من لزبینم
دیرتر رسیدم به پارک ،هوا بارونی و یه نمه سرد بود زنگ زدم بهش گفتم من تو پارکم کجاشی دیدم یه دختری اونجا وایستاده پشتش به منه حدس زدم خودش باشه از پشت خوش استایل بود گفتم شیما خانوم؟ خیلی ریلکس بودیم انگار نه انگار قرار اولمون گفت یه چیزی میخوام بهت بگم ولی نمیدونم چجوری بگم،گفتم باهام راحت باش یهو گفت من لزم دیدم تو خودش مچاله شده حس کردم سردشه سوشرتمو در اوردم انداختم رو شونش با اینکه یه استین کوتا تنم بود بعده ها گفت ازین کارت خیلی خوشم اومد
سینه هاش بزرگ بود و خوش فرم
دستمو انداختم دور کمرش تو تاریکی اونم سرشو گذاشت رو شونم،ناخوداگاه صورتامون بهم نزدیکتر شد به لبای نازش خیره شدم ، دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم لبامو گذاشتم روی لباش…. لباشو بوسیدم… اونم همکاری میکرد یا حداقا مقاومت نمیکرد, اروم لباشو میخوردم،شیرین بود خوشمزه بود,حرارتمون رفته بود بالا خودمو بهش چسبوندم ،داشتم گرمای تنشو حس میکردم ، چسبوندمش به دیوار پیاده رو،دستمو گذاشتم پشت کمرش،کمرشو نوازش میکردم تا بالا گرماشو زیر دستم حس میکردم اونم چشاشو بسته بود.ستمو گذاشتم روی سینه هاش یه اه کوچولو کشید یواش مالوندم سینشو سینه هاش بزرگ بود و خوش فرم،سفت شدنشونو حس میکردم اروم اه میکشید این آه کشیدناش منو دیوونه میکرد دستمو از رو سینه هاش برداشتم داشتم میرفتم پایین ک خودش دسمو گرفت و گذاشت رو سینه ی دیگش منم میمالوندم و لباشو میمکیدم تا اینکه احساس کردم لرزید و شل شد تو بغلم ارضا شده بود تو بغلم
بغل و لب بازی داشتیم
با اینکه خیلی سال میگذره ازین ماجرا ولی هیچوقت اون شب بارونی،اون پارک و اون خیابونارو ک باهم قدم زدیم فراموش نمیکنم،بعد این ماجرا دوستیمون عمیقتر شد بیشتر میدیدمش،همیشم بغل و لب بازی داشتیم دیگه پرو شده بودیم فرقی هم نداشت کجا باشه،شب باشه یا روز تو خیابون خلوت باشه یا وسط روز روی پل هوایی شلوغ… دیگه فرقی نمیکرد چندتا چشم رومون باشه موقع بوسیدن چون فقط اون لحظه همدیگرو میدیدیم
جنده ایرانی کیر پیر کس تنگ فرو کردن تا دسته جی جی ایرانی داگ استایل .داف ایرانی کون تنگ داف ایرانی خود ارضایی میلف کوچولو تنگ تویی ,همه اداتو در میارن کون دادن ,آه و ناله داره کیر سواری جی جی ایرانی ,در انتظار کیر تشنه به آب کیر کیر سواری قلق داره کس تنگ ایرانی جا کردن کیر گنده تو کون تنگ جنده خانوم کیرو از جا کند کون بهشتی کون مقدس