خیلی شهوتی بودم
واقعا ممه هاش گنده بود پیش خودم گفتم بشینه پولم نده همین که این سینها بخوره به کمرم اخر کاری خودش غنیمته. رسید وگفت میخوام برم فلان جا. مقصدش از اونجایی که بود تقریبا دوتا ایستگاه بیشتر فاصله نداشت. مسیر کوتاه بود بدون طی کردن کرایه سوار شد. فقط موقع سوار شدن یه خورده سینهاش ونرمی بدنش رو حس کردم رو کمرم. خیلی خوب بود ولی هرچی دست انداز وترمز میزدم اصلا از سینهاش خبری نبود پیش خودم داشتم فکر میکردم مگه میشه این سینه با این حجم بزرگ اصلا نخوره بهم. بوی عالی وسر وضع خوبش از یه طرف ومنم با لباس کار ودوده گرفته اصلا تو خودم نمیدیم که چیزی بگم بهش. تو سکوت داشتم راهم رو میرفتم که سر صبحت رو باز کرد که راستی ببخشیدا پسرم من پول زیاد همراهم نیست. منم از خدا خواسته گفتم خواهش میکنم وکلی دعا کرد. که یه ذره جرات پیدا کردم وگفتم میشه خورده بیاید جلوتر بشینید وخندید وگفت نه. گفتم پس من بیام عقبتر که گفت تو که تا جایی که جاداشتی همون اولش اومدی عقب. دیدم برخلاف ظاهرش اهل دل ویه خورده شیطونه. گفتم یه دست بزنم گفت تو دو قدم راه ببینم میتونی ما رو به گناه بندازی. پرو شدم ودستم رو بردم پشت کمرم سینش رو بگیرم که نصف سینه نرم اومد تو مشتم. واقعا گنده ونرم بود که زد رو دستم گفت نکن نزدیک خونه ایم. گفتم لااقل سینها رو بچسبون به کمرم اولش گفت گناه دارهو مگه زن نداری. منم دیدم داریم میرسیم دیگه بیخیال شدم وحرفی نزدم که دیدم یهو دوتا کوه گوشت از پشت چسبید به کمرم. خیلی حال داد ایندفعه من داشتم دعاش میکردم. که یه پل هوایی رو نشون داد گفت زیر پل دوم من پیاده میشم منم اروم میرفتم و کمرم جلو عقب میکردم قشنگ بازی میکرد سینهاش. رسیدم زیر پل وپیاده شد اومد دقیقا جلو من داشت مانتو رو مرتب میکرد که از لای باز مانتو یه تیشرت سایز بزرگ رو دیدم که بازم نمیتونست بپوشونه پستونهای بزرگ رو. نمیدونم خیلی شهوتی بودم یا واقعا بزرگ بودن ممهاش. گفتم شماره بدم خواستی جایی بری ببرمتون. سریع وباعجله گرفت شماره رو ورفت. خیلی دوست داشتم زنگ بزنه. یه خانم خونگی وتمیز وسفید. حاضر بودم بازم مجانی ببرمش هرجا خواست فقط دست بزنم به اون پستونا
خانم فلانی بگیرم سینهات رو
بلاخره زنگ زد.یه 912 غریبه. دیدم معرفی کرد کلی زبون ریختم واز داغی کمرم بعداز خوردن ممهاش بهم صحبت کردم. گفت بیا دم مترو فلان جا من رو ببر تا دم خونه خواهرم. وسط کار بودوبازم کروکثیف. رفتم گفتم نمیمونه باهام که الان تا داغه برم یه خورده بمالم. رفتم دم مترو که دیدم وای خانم سن بالا وموجه وتمیزم با اون بدن تپل وسینهای گنده منتظرمه. تا دید شناخت اومد.همون جوری نشسته رو موتور دستم رو دراز کردم که بدونه به چش مسافر نگاش نمیکنم ومثل دفعه قبل نصف مسیر رو با پندهای اخلاقیش که ممها صاحب داره وگناه داره ومال تو نیسن تلف نکنم. خیلی راحت دست داد گفت پیاده شو. نزدیکه از این کوچه پیاده بریم. واقعا لباسهام کثیف بود روم نشد گفتم پیاده شم میخوره تو ذوقش. بهونه اوردم گفت من رفتم موتورت رو قفل کن بیا از این کنار پیاده دنبالم. خواستم بازم بهونه بیارم که راه افتاد رفت. دلم رو زدم به دریا، جلو مترو گردن موتور رو قفل کردم راه افتادم دنبالش. رفت تو یه کوچه واستاد که برسم. دستش رو گرفتم اعتماد به نفسم پایین بود. شروع کرد صحبت واسمت چیه چندسال داری وچرا زن نمیگیری. منم همه رو جواب دادم هیچی سوالم نپرسیدم جز اسمش رو. باحال وپرانرژی بود حداقل ده سال از من بزرگتر بود نپرسیدم اما فکر کنم نزدیک 40سال رو داشت شایدم بیشتر. ارنجم میخورد به سینش. گفتم خانم فلانی بگیرم سینهات رو. یه دست کوچولو بزنم. گفت نمیری از بی سینه ای. چقد حرف سینه میزنی. تا سر صحبت وا شد گفتم خیلی خوبن سینهات. دستم رو اروم تو حین حرکت گذاشتم وبرداشتم. تو مشت جا نمیشد. پرسیدم چنده سایزشون همون سوال همیشگی که با خنده گفت نمیدونم. سایزشون از دستم در رفته. خیلی دوست داشتم لخت ببینم اون بالا تنه رو. گفتم خانم فلانی کی میشه من با این دوتا سینه یه جا تنها باشم. گفت کی دوست داری؟ من گذاشتم رو حساب شوخی یه خورده مالیدم وهی لوس میکرد که گفت خوب خداحافظ تو او خیابون روبرویی هست خونه خواهرش. با دوتا دست زدن شورتم خیس خیس شده بود. رفت از پشت نگاه کردم پیش خودم گفتم چه کوس وکونی حاج خانم. یعنی میده بخوریم وبکنیم. یه موتوری گرفتم برگشتم دم مترو. سیگار رو روشن کردم داشتم کوسهای که از مترو میومدن بالا نگاه میکردم گفتم یه مسافر بزنم برم سمت پاتوقم تو بازار. که اسمس اومد.جان خانم توپولی بود؛ که رفتی بی عرضه؟. تعجب کردم. گفتم بدش اومده حتما. اومدم جبهه بگیرم
کمر وکون خانم رو لمس میکرد
نمیدونستم اخر میده این به ما یا نه. نوشتم چرا ندادی پس؟. نوشت اخه بی عرضه ای من که گفتم کی دوست داری بهت ممه بدم چرا حرفی نزدی. پیش خودم گفتم یعنی میشه. یعنی میخواسته من رو ببره خونه خواهرش. نوشتم خوب الان میخوام. خانم فلانی واقعا من خوشم اومده از اون سینها. حاضرم فقط دو ساعت اونا رو بخورم حتی کاری به پایینتون نداشته باشم. اصلا بزار بیام فقط ممه. شلوارتون رو هم در نیاری من باممهاتون ارضا میشم. زنگ زد برداشتم گفت کجایی گفتم پیش موتورم. گفت برگرد دم خونه خواهرم. با موتور بیا. فقط بجنب. رسیدم سر اون کوچه.زنگ زدم گفتم کدوم خونه بیام گفت واستا خواهرم یه زنگ بزنه به شوهرش. اس داد پلاک فلان طبقه فلان سریع بیا. کاش میشد برم خونه لباسم رو عوض کنم گفتم خواهرش بعد دیدن سروضع من میزنه تو ذوقش. همیشه کارهابرعکسه. با استرس، با خجالت زنگ روزدم در واشد. سریع رفتم دم طبقه ای که گفته بود که در باز شد رفتم تو خانم مسافرتوپول با یه تیشرت سفید بازوها وسینها وگودی کمر رو انداخته بود بیرون. یه شلوار مشگی بیرونی که پاها وکون واقعا گنده رو پوشونده بود. سلام کردم رفتم تو دیدم کسی نیست گفت ابجی تو اتاقه. روبروم واستاد گرفتم سینه رو. خودش رو لوس کرد سرپا چسبوندمش به دیوار راهرو ولباسش رو دادم بالا وای جز تو فیلم سوپر انقدسینه رو بدن هیچ زنی ندیده بودم. نوک خوشرنگ وتقریبا بزرگش رو کردم تو دهنم . چقد شیرین اصلا با هرچی تا الان خورده بودم فرق میکرد. یه سینش رو تو دوتا دست میگرفتی بازم یه خوردش بیرون بود. لای چاک سینه کیر که سهله میشد ساغ دستت رو خیس کنی بزاری تلمبه بزنی. داشتم لیس میزدم که گفت بجنب دیگه سریع باید بری. من مشغول خوردن بودم که فهمیدم این میخواد کوس یا کون رو هم بده به ما. سرم وسط سینها با زبون میلیسیدم چندبار که گاز گرفتم با دستش میزاشت رو صورتم هل میداد دهنم رو عقب. سینهاش رو ول میکردم. میگفت گاز نگیر ردش میمونه. منم دوباره میرفتم لای پستونا سفید وخوشمزه. دستم رو گذاشتم رو کون از رو شلوار محکم نگهش داشتم ببینم عکس العملش چیه. اصلا کاری نکرد. دستم رو بردم تو شلوار وشورت، بازم فقط تو بغلم بود.دستم داشت گودی کمر وکون خانم رو لمس میکرد. سینهاش تو دهن بود ومحکم میمالیدم لپ کون رو ووسط چاک کون رو. نرم وپنه. شلوارش رو که دگمه ای بود باز کردم وکشیدم پایین.کیرم کوس میخواست. سینهاش رو ول کردم برش گردوندم.اون کون گنده لخت جلو کیرم بود. دستم رو گذاشتم رو شیکمش فشارش میدادم سمت کیرم. دستم رو گذاشتم لای پاش واقعا دستم سوخت. حرارت بی نهایت. مشت که کردم یه کوس گرد وچاق همه دست رو پر کرد. فقط میمالیدم که الکی به بهونه عجله داشتن هی میگفت بجنب. تمومش کن ولی کوسش بی قرار بود. دیگه شل ترگرفتمش تو بغلم میدونستم فرار کردن تو کارش نیست. شلوار وشورتم رو در اوردم فهمید بدون اینکه برگرده نگاه کنه سینش رو زد به دیوار خودش رو داد عقب. خدا قسمتتون کنه یه کوس وکون سفید اماده جلو بود. یه تف انداختم که افتاد بالای چاک کونش. سر کیرم رو گذاشتم از همون بالا توف رو راهنمایی کردم وسط چاک توپولش. سر کیرم رسید دم سوراخ یه فشار ریز دادم که اصلا عکس العملی نشون نداد. واقعا شل کرده بود. کیرم رو بردم پایین از پشت رسید دم کوس گرد وداغ. فشار دادم نرفت تو . کیرم بین دست خودم که از جلو کوسش تو مشتم بود ولاپای خیس وپهنش تلمبه میزد. تو اوج شهوت بودم. واقعا خوب بدنی داشت. یهو تمام پاهام و زیرم خیس شد که از خواب پریدم دیدم دوباره شاش کردم تو جام. بچه ها چندوقته شب ادراری گرفتم.
کیرشو گذاشت دهنم کون مامانی کیر تو کون آب کیر تو کون کس تپل قهوه ای کس خیس و نمناک کیر لا کون سوراخ لیسی پستون ناز پستون کیر شق کن کس پف کرده منو بکن چیز تو کس مامانی مامان کس میده کس سفید مامانی کیر پسر ,کس مادر مامانی حشری,پسر کیری از هر طرف کیر کیر سواری کس خواهر ,کیر برادر