الان 25 سالمه اهل زاهدان داستان برمیگرده به 2 سال قبل یعنی 23 سالگیم قرار بود برم خدمت سربازی و خیلی تو شوک بودم … دپرس و ناراحت… یه هفته قبل اعزام بود و داغون داغون بودم … تا این که یکی از دوستانم گفت خیلی داغونی با این شماره یه دختره که فقط کون میده… زنگ بزن بهش و قبل از اعزام به سربازی خودت رو خالی و آروم کن… با خودم کلنجار رفتم و بعد به دختره پیام دادم… تو پیام پنجمی قبول کرد… اسمش مهدیه بود… گفتم از کس میدی… گفت نه فقط کون… گفتم ساک میزنی
گفت فقط سرش رو میمکم… گفتم باشه… باهاش قرار گذاشتم … وقتی اومد سر قرار که دیر شده بود و چند نفر اومده بودن تو اون مکان خالی و دیگه شلوغ بود… بهم زنگ زد رفتم دکش کنم که دیدم… اوه اوه اوه یه دختر کمی تپل میش گفت 65 کیلو با حجابی کاملا اسلامی… شک کردم خودش باشه وقتی جواب تلم رو داد فهمیدم که خودشه… خلاصه دکش کردم و برای فرداش هماهنگ کردم… روز بعد شد و اینبار سر وقت اومد سر قرار… بردمش تو اون جای خالی دستم رو کردم زیر چادرش و از روی لباس کونش رو می مالیدم… و به کسش دست میکشیدم… مهدیه هیچی نمیگفت…بعد نشوندمش… البته بگم خیلی خوشکل نبود ولی چون نزدیک اعزامم بود راضی شدم… سایز سینه هاش میگفت 68 اما به نظرم بزرگتر بود… کون گندهی هم داشت… بعد از مالیدنش دکمه های مانتوش رو باز کردم چیزی زیرش نپوشیده بودفقط سوتینش بود… سینه هاش رو از تو سوتین کشیدم بیرون اومدم مک بزنم که بوی عرق سینه هاش هالمو به هم زد… بیخیال شدم و تنها مالیدمشون… بعد گفتم من کاندوم میارم تو لخت کن … رفتم کاندوم آوردم و دیدم لخت کرده… معلوم بود که موهای کسش رو تازه زده… رفتم که برم رو کار … کاندوم رو بستم سر کیرم… به شکم خوابید گفت یواش بکنی… گفتم باشه اما به پشت بخواب… گفت از کس نه از کون بکن… گفتم از کون میکنم … چشمتون روز بد نبینه… به پشت خوابید… پاهاشو بالا گرفتم که کیرم رو بکنم تو کونش… چنان بوی گوهی از کونش بلند شد که کیر 19 سانتیم شد 19 اینچ… داشتم بیهوش میشدم… گفتم بزار بزنم … کیرم دیگه بلند نشد