سینه هاش دو تا توپ گرد و ناز
یه سکس جالب و عجیب با پدر شوهرم! من 23 سالم بود ازدواج کردم و شوهرم هم 26 بود. مادر شوهرم هم 7 سال پیش فوت کرده بود. پدرش هم یک مرد 52 ساله بود که بدون اغراق می تونم بگم از پسرش ( شوهرم) جذاب تر بود. من بعد از عروسی متوجه بعضی نگاه های عجیب اون به خودم میشدم و اوایل خیال میکردم که از طرز لباس پوشیدن من بدش میاد یا تعجب میکنه اما کم کم این نگاه ها بیشتر شد و من در اون شهوت رو می دیدم.به شوهرم هم نمی تونستم بگم پدرت منو بد نگاه میکنه
شوهرم از طرف اداره به یک ماموریت یک هفته ای رفت. یه روز صبح تازه از خواب بیدار شده بودم زنگ در خورد, پدر شوهرمه درو باز کردم با دو تا نون سنگک اومد بالا من سخت در آغوش گرفت و بوسید. هیچ وقت جلوی پدرام منو این جوری نمی بوسید رفتم آشپزخونه که چای بیارم که دنبالم اومد.- خب خانوم خانوما چه خبرا؟ حالی از ما نمیپرسی : اختیار دارید. – چرا از وقتی پدی رفته نیومدی پیش من؟ : یه کم کار عقب افتاده داشتم – به هر حال میومدی خوشحال میشدم : چشم مزاحمتون میشم. – خب ببینم از نی نی خبری نیست؟ : پدارم که میگه حالا حالا ها حرفشو نزن – خب حقم داره. دلش می خواد همش با زنش باشه.نمی خواد شباشو اسير بچه داری کنه! به نظر من حیفه این هیکل خوشگل که با حاملگی خراب بشه. مادر پدی هم زن خوشگلی بود. بدنش مثل برف صاف و سفيد. سینه هاش که دیگه نگو. دو تا توپ گرد و ناز که وقتی راه میرفت لرزشش منو مست میکرد. همه جاش خوشگل بود و… ( از اینکه انقدر راحت از تن و بدن زنش میگفت هم تعجب کردم هم خجالت کشیدم)
شلوارشو درآورد و کیرشو انداخت بیرون
: می دونی تو رو میبینم یاد اون میوفتم. تو هم مثل اون خوشگل و نازی. خوش به حال پدی چه هلویی هر شب تو بغلشه. – کاش حتی شده یه ساعت بغل من می خوابیدی : بابا این چه حرفیه که میزنی؟؟ – مگه چیه عزیزم؟ مگه من دل ندارم؟ حالا اگه یه کامی از تو بگیرم مگه آسمون به زمین میاد؟ : من نمی فهمم. شما می خواید به پسرتون خیانت کنم؟ – خیانت چیه…اون از وجود منه. من نبودم اون نبود ( عجب استدلالی!!) دیگه منتظر من نشد و اومد محکم بغلم کرد و لباشو سفت گذاشت رو لبم. هیچ تکونی نمی تونستم بخورم. همین جوری منو خوابوند کف آشپز خونه. لبامو دیگه ول نمی کرد سینه هامو میمالوند. منم دیدم چاره ای ندارم خودمو سپردم به دستای شهوت بارش سریع لباسامو در آورد به خوردن سینه هام همه ی سینمو می خواست بکنه تو دهنش. من فکر میکردم که کار به همین جا ختم میشه. اما دیدم که شلوارشو درآورد و کیرشو انداخت بیرون. دیگه وحشت کردم. یعنی اون می خواست با من… کیرش خیلی زود راست شده بود.
گفت: چه کس نازی داری
سر کیرشو چسبوند به دهنم گفت بخور با انگشتش نوک سینمو نیشگون گرفت گفت بخور وگرنه میکنمش مجبور شدم بذارمش دهنم. وقتی دید که با بی میلی کیرش تو دهنمه بی خیالش شد و گفت ولش کن رفت پایین با دستش لبای کسمو باز کرد و حسابی بر اندازش کرد و گفت: چه کس نازی داری. نکنه هنوز پدی نکردتت که انقدر تنگ و تر تمیزه؟ شایدم لوست کرده آروم میکنتت؟ من که مامانشو جر میدادم.حالا من جرت میدم تا بفهمی کردن یعنی چی! تو دیگه الان زیر منی سعی کن لذت ببری. پاهامو گذاشت رو شونشو یه کم با کیرش رو کسم بازی بازی کرد. با نوک کیرش چوچولمو می مالوند.این باعث شد که منم تحریک بشمو به نفس نفس بیوفتم.خلاصه چند دقیقه ای این کار و کرد و یک مرتبه با فشار زیاد کیرشو هل داد تو که تا مغز سرم درد گرفت.حتی شب زفافم هم انقدر درد نکشیده بودم. یه چند تا جلو عقب که کرد کیرشو درآورد و دوباره مالید رو چوچولمو باز با همون فشار یک مرتبه داد تو. چند بار این کار و تکرار کرد تا اینکه آبش یهو اومد و همه رو خالی کرد اون تو. منم دیه رمقی نداشتم. نه واسه داد زدن نه واسه اعتراض که چرا آبشو تو ریخته. بعد از اینکه کارش تموم شد منو بوسید و با ملایمت گفت قول میدم دفعه بعد بهتر باشه.ايندفعه خیلی حالم بد بود! تا سر ماه بشه و من همش اضطراب داشتم که مبادا حامله شده باشم. دیگه سعی کردم هیچ وقت موقعیتی پیش نیاد که با پدرشوهرم تنها جایی باشم
جنده ایرانی کیر پیر کس تنگ فرو کردن تا دسته جی جی ایرانی داگ استایل .داف ایرانی کون تنگ داف ایرانی خود ارضایی میلف کوچولو تنگ تویی ,همه اداتو در میارن کون دادن ,آه و ناله داره کیر سواری جی جی ایرانی ,در انتظار کیر تشنه به آب کیر کیر سواری قلق داره کس تنگ ایرانی جا کردن کیر گنده تو کون تنگ جنده خانوم کیرو از جا کند کون بهشتی کون مقدس