فصل بهار و… تاپ کس مسکو
حسو حالی بسیار زیبائی بود. تو همین حین ، من که داشتم دندانپزشکی میخوندم باید از صبح تا ۴-۵ بعد از ظهر میرفتم بیمارستان و لحظه شماری میکردم که تعطیل بشیم و برام عشقو حال. بلاخره ساعت شد ۵ و فوری با همه خدافظی کردم و ماشینو سوار شدم ، که برام خونه آماده شم واسه یه آخره هفته درست حسابی .اونروز جمعه بود و قرار بود شب رو دوست دخترم بریم سینما و فرداش با دوستان بریم پیکی بزنیم و کبابی درست کنیم… ترافیک تو مسیر خونه خسته کننده بود ولی وقتی این دخترا رو میدیدم که همه مثله ماشین های که کرک میشن و سقفشونو باز میکنن ، اونا هم ، همه یه دامن کوتاه که اگه دقت میکردی از زیرش دمو دستگاشون معلوم بود، پوشیده بودن ، و من فقط داشتم به این فکر میکردم که ….امشب چه شبیست ، شب مراد است امشب …. تو همین افکار بودم که یه دفع موبایل زنگ خورد، دیدم امیره ، گفتم سلام دوکی ، گفت، حاجی آب دستته بذر زمین ، باشو بیا پیشه من ، گفتم چی شده، گفت، بز کوهی رو با دوستاش دعوت کردم بد از دانشگاه خونم ، اونا هم قبول کردن! گفتم الان پرواز میکنن به سمتت
خوشکلترین دختره دانشگارو کردم
مسیرو کج کردم و زنگ زدم به دوست دخترم ، به هزار بدبختی پیچوندامش و سره راه هم رفتم یه بطری کنیاک گرفتم، ولی لامصب ۲ ساعت طول کشید تا رسیدم خونه امیر، بس ترافیک سنگین بود . رفتم تو دیدم ، بله ، جمع همه جمه… رفتیم به پیک زدن …بز کوهی رو که دیدم اصلان دیگه هیچ چیز حالیم نبود، پیش خودم داشتم نقشه میکشیدم که چجوری مخشو بزنم که یه نیم ساعت گذشت ، موبایل یکیشون زنگ خورد …رفت صحبت کرد و آمد گفت که مامانش زنگ زاده و باید بره خونه، تا اینو گفت همه پا شدن که ما هم دیگه باید بریم، دیر وقت شده، من و میگی انگار ، یه سطل آب یخ روم ریختن ، هر کار کردیم، نتونستیم دیگه که بمونن، ولی گفتن که فردا میان باهامون شیشلیک ، اما من میخواستم همون شب بکنم، خلاصه رفتن و من و امیر موندیم تنها….عصابم خورد بود، دوست دخترمو پیچونده بودم ، حالا امشب که همه رو کاران ، من باید تنها باشم، گفتم امیر کونی، حالا یه فکری بکن ، من حالیم نیست، امشب باید کس بکنم ، واگر نه خودتو میکنم )))))
در دیسکو بر ما چه گذشت و چه کوسی نصیبمان شد
ادامه ماجرا رو دیگه فقط از انجا یادمه که یهو دیدم یجائی هستم انگار پشت دیسکو بود….دیدم دختر شلوارم رو کشید پایین و داره میخوره واسم، گفت که راست میگفتی خیلی داغه ، کم کم داشتم به هوش میومدم که گفتم هنوز داغ تر هم میشه ,بچرخ که باید حسابی ترتیبتو بدم….دست کردم تو کیفه پولم ببینم کاندوم دارم ،که دیدم خوارشو گایدم کاندوم نیست ، ازش پرسیدم تو کاندوم نداری، گفت وااااا از دختر کاندوم میخای؟؟؟؟ گفتم، مجبورم بدونه کاندوم بکنمت….گفت که نه نمیشه، گفتم شعر رو ور نگو …منو آوردی پشت دیسکو ، کیرمو بلند کردی ، بعد میگی نمیشه؟؟؟ گفت اصلان راه نداره. گفت، من واست ساک میزنم ، منم گفتم ….بابا با مرااااام )))) شرو کرد به ساک زدن ….یه ۱۰ – ۱۵ دقیقه دشت میزد، اما آب من نمیومد ، مست هم که بودم ، دیگه بعد تر شده بود، گفتم مارینا، این حالت طبیعی دیر میاد آبش، دیگه الان واویلا…. گفت میکنی یا نه ؟ هنوز نه نگفته بود که دید کیرم رفته تو کسش…. چنان اخ و اوخ میکرد که نگو و نپرس، یه ۳۰ دقیقه تلمبه زدم، دیگه دیدم داره شلوغ پلوغ میشه ، گفتم اینجا تابلوئه بیا بریم، پشته این دیواره…گفت تمومش کن دیگه…گفتم اگه بزاری تو دهنت تموم کنم، تمومش میکنم….گفت عمرا ، من واسه هیچ کس این کارو نکردم…. گفتم خود دانی….ادامه دادم یه ۵ دقیقه دیگه ، گفت که باشه بیا تو دهانم خالی کن، منم که عاشقه این حرکت بودم، تا این حرفو زد، حشری تر شدم ، تمرکز کردم، گفتم بچرخ بیا ….چرخید آمد ، رو زمین جلوم نشست، منم سره کیرمو گذاشتم تو دهنش و با دست شرو کردم به جق زدن ، تا ابم بیاد، یکم زدم تا دیدم داره ابم میاد….گفتم آماده باش ….یهو آنچنان ابی از کیرم فوران کرد که ناخاسته یه مقدار آبمو مجبور شد قورت بده…کلی فحشم داد ))))منم میخندیدم….
الکسیس تگزاس
کس مامان ,الکسیس
,آماتو,سکس اول,دختر باکره
تینجر آمریکایی ,کیر جامایکایی
دوربین مخفی,آماتور ,سکس با مشتری
تاپ پورن ,کس مسکو ,کس تنگ
جنده خانوم کوچولو ,زن قحبه ,پورن ویدئو
آنال ,کردن از کون,بلوند سکسی
مامانی حشری ,میلف و تینیجر
کس مامان ,اورال سکس , سکس خانوادگی ,مادر و پسر
سارا جی ,داگ استایل ,پورن استایل ,سکس خشن
آماتور ,داگ استایل ,جولیا ,پورن
میلف ,سارا جی ,معلم,ساک ,فیلم سکسی
نینا هارتلی ,میلف ,هول ,معلم حشری