من فقط داشتمو میبوسیدمش ولی اون بدنشو هی تاب میداد انگار که نمیتونه صبر کنه. کمرشو محکم گرفتم دستمو هی از روی کمرش تا کونش میکشیدم ازم جدا شد و با شهوت و چشمایی که خمار بود دستمو گرفت و کشید سمت اتاقمون
چه خوبه که اتاقت اتاق عشقتم باشه:)
تا در رو باز کرد هولش دادم تو محکم کمرشو گرفتم و لبامو بدون معطلی گذاشتم رو لباش همینجوری که لب میگرفتیم دستمو گذاشتم رو کونش و میمالیدمش اون عقب میرفت تا نفس بگیره من بهش مهلت نمیدادم تا انقدر عقب رفتیم رسیدیم لب تخت هولش دادم رو تخت، تا تونست نفس عمیق بکشه خیمه زدم روش و سرمو بردم توی گردنش و شروع کردم میک زدن گردنش آه های ریزی که میکشید دیوونم کرده بود یه گاز زیر گرفتم که با لحن خمارش آخ کوچولو گفت سرمو آوردم بالا دیدم چشماش بستس و لب پایینشو آروم گاز گرفته بهترین صحنه ی عمرم بود ازش یه عکس تو ذهنم ثبت کردم تابشو دادم بالا و شکمشو میک میزدم یه ذره شور بود ولی داغ کرده بود
سریع تابشو در آوردم دستم رفت سمت شلوارکش اونم در آوردم
چشمام داشت بدن نیمه لختشو قورت میداد با ست مشکی که رو تنش خودنمایی میکرد عجب خوردنی شده بود
یذره بلندش کردم و سوتینشم باز کردم چشمم به سینه هاش که خورد واقعا دیوونه شدم نوک سینش زده بود بیرون سریع سرمو بردم سمت سینه ی راستش و نوکشو کشیدم تو دهنم شکمش تند بالا و پایین میشد و آه های عمیق و ریز میکشیدم دست دیگمم گذاشتم روی سینه ی چپش و براش میمالیدم نوک سینش لزج شده بود و داشت رونیم میکرد با دستاش سرمو گرفت و بلند کردم و لباش رو گذاشت رو لبم از شهوت چشمام باز نمیشد منو چرخوند و روم خیمه زد سینه هامو گرفت تو دستش و لبمو محکم میکید مطمئن بودم اینجوری که از هم لب میگرفتیم لبامون باد میکرد شروع کرد لباسامو درآوردن که خودمم کمکش کردم کسم پر از مایع لزج چسبناک شده بود لذتی که زیر دلم حسش میکردم فوق و العاده بود تی شرت و شلوارکمو درآورد منم ست صورتی پوشیده بودم داشت بهم نگاه میکرد و هی آب دهنشو قورت میداد اروم رفت پشتم و شروع کرد گرون و گوشمو میخورد و لیس میزد و گاهی گاز میگرفت دیگه از کنترل خارج شده بودم حالم خیلی خراب بود
برگشتم ازش لب گرفتم و خوابوندمش مچ پاهاشو گرفتم تو دستمو مچ پاهاش تا رونش رو بوسه های خیس میزدم که ناله هاش بلند شده بود رسیدم به شرتش که قشنگ خیس بودنش رو نشون میداد از روی شرت روی کسش بوسه زدم که آه عمیق کشید و خودشو تاب داد عین گرگ وحشی شرتش رو جر دادمو و پاهاشو بلند کردممچ پاهاش از سرش بالاتر رفته بود اینجوری هم سوراخ کونش رو میتونستم انگشت کنم هم کسش که حسابی خیس شده لیس بزنم لباشو گاز ریز گرفت که نتونستم طاقت بیارم خمشدم کسش رو کردم تو دهنم واقعا بو و طعمش رو دوس داشتم عاشق طعمش بودم با تماس لبم به سش چنان ناله کرد که گفتم الان دسگه همه فهمیدن از سوراخ کونش با حوصله تا کسش رو میخوردم دیدم خیلی حشری شده زبونمو کردم توی کسش تا اونجا که میشد زبونمو داخلش فرو کردم رو تختی رو با یه دستش چنگ میزد با دست دیگش سرمو به کسش فشار میداد آه و ناله هاش شدید شد که سرعت خوردنمو دو برابر کردم انگشتمم اضافه کردم انگشت اشارمو بردم طرف لبش که دهنشو باز کرد و مکیدشون چند بار انگشتمو تو دهنش عقب و جلو کردم و آوردم نزدیک کسش با فک شیطانی که به سرم زد محکم تر چوچولشو مکیدم و اونم ناله های عمیق میکرد انگشتمو نزدیگ سوراخ کسش گذاشتمو یذره میکردم تو و درمیاوردم کمرش رو پیج و تاب میداد که بیشتر انگشتم بره توی کسش، ولی قصد من شیطنت بود سرمو ول کرد دستشو رسوند به دستم و انگشتمو با فشار کرد تو کسش و ناله ی بلندی کرد از این همه بی طاقت بودنش شهوتم بیشتر شد ناله هاش تند شدن و محکم خودشو تکون میداد منم حرکت انگشتم و میک زدنمو بیشتر کردم که لرز گرفت و کمرش رو میبرد بالاتر منم همینطور که براش میخوردم یه لحظه هم موقعه ی لرزشش لبمو از کسش جدا نکردم انقد حس خوب زیر دلم بود و تحریک شده بودم شورتم خیس خیس بود باران همچنان نفس نفس میزد و لبخند رو لبش بود خیمه زدم روش با لبخندی که دلم برلش میرفت گفت نوبت تواه