گرمای سکس
تو افکار خودم بودم که در واحد رو برام باز کرد..
– دختر تو یه دیونه ی به تمام معنایی.
– من دیوونه نیستم من فقط یه فاحشم ، یه فاحشه ی برفی.
– اومدنت اینجا از رو شهوته؟ یا به جنبه ی اقتصادیش اهمیت میدی؟
– برای من فقط اون اسکناسای رنگی مهمه.
– منم به فکر لبای قرمزتم.
بعد این حرف راه رو برامباز کرد..
پالتوم رو که دونه های برف ازش آب میشد رو درآوردم پوتینامو گذاشتم یه گوشه .. شالم رو از سر در آوردم و آروم قدم میزدم.. مثله یه آهو که شکارش رو حریص تر میکنه..
بهش نگاه کردم تو چشماش خیره شدم ..
– بخاطر پدرت؟ هنوز بیماره؟
– من اینجا نیستم که راجع به اون حرف بزنیم.
– ولی بخاطر اون اینجایی،، بخاطر اون فاحشه شدی .
– یه فاحشه ی برفی.
با عصبانیت و برافروخته داد زد:
– خیلی خب باشه،، یه فاحشه ی برفی .
زیر لب گفتم کلمات همیشه معجزه میکنن پسر..اصلا استعداد کنار همچیدن کلمات رو نداری
– چای یا قهوه؟
– من فقط چای میخورم.
یه فنجون کمر باریک و یه نعلبکی سفید و گل دار چندتا دونه قند و چندتا خرما و یه چایی داغ که بخارش شوقم رو برای خوردنش چند برابر می کرد..
با صداش سرم رو بالا گرفتم ، با خنده گفت: شبیه کی شدم؟؟
– شبیه حضرت آدم وقتی اولین سکسش رو با حوا داشت،، البته بعید میدونم اون انقد پشمالو بوده باشه..
– هه خوشمزه ..منم بعید میدونم حوا نصف شب نظم خواب آدمو ب هم زده باشه.
کاملا لخت رو به روم ایستاده بود و با چشماش میخواست که مثل اون بشم..همرنگش
منم آروم لباسام رو درآوردم.
رو بهش گفتم :
– حالا من شبیه کی شدم؟!
– شبیه خودت،، شبیه دختری ک عاشق برفه و البته سکس.
-اشتباه نکن گرمای سکس همیشه با سرمای برف در تضاد بوده..
با گفتن این حرف به سمتش آروم قدم برداشتم و انگشت اشارمو رو سینش گذاشتم ..
گفتم: بیرون هوا سرده ولی اینجا بین منو تو یه جهنم کوچولو داره شکل میگیره
-من عاشق جهنمتم ملکه برفی.
با این حرف لباشو ب لبام چسبوند .. مثل یه قحطی زده که بعد از مدتها براش غذا اوردن لبامو میخورد..
دیگه هیچ نشونی از اون آدم خسته خواب آلود نداشت ، چشماش باز شده بود و شهوتش بیدار..
دستاش همه تنم رو وجب به وجب میکاوید و لمس میکرد …سینه هامو توی مشتش گرفت و آروم توی گوشم نفس زد:
– من این دوتا لیمو رو خیلی دوس دارم حوا…میوه ممنوعه زندگی منه.
– ولی من عاشق خیارم آدم جان ،، میفهمی ک چی میگم.
با خنده گفت: آره یه خیار رسیده ک الان دستت روشه
– من برای پر کردن حفره های خالی تنم بهش نیاز دارم.
زانو زدم دستمو دورش حلقه کردم حلقه ی لبام دورش مطمئنا بیشتر اونو راضی میکرد..
با ولع میخوردم صدای حاصل از آب دهنمو میک زدنم و لزج شدنش سکوت اتاق رو به هم میزد.
توی چشماش زل زده بودم و با تمام توان میخوردمش .
چشماش از لذت باز نمیشد بریده بریده میگفت: دختر تو یه حرفه ای به تمام معنایی ،، بخورش برام …تا ته حلقت ببرش ،دختر برفی داغ خودمی …
رگای کیرشو زیر زبونم احساس کردم ؛هر لحظه بزرگ و بزرگتر میشدن
دستاشو زیر بغلم گرفت و بلندم کرد و لبامو بین لباش قرار داد..
نفس گرفتم و گفتم مزه ی کیرت چطوره؟
خندید و گفت : میخوام خودتم مزه ی کوستو تو دهنم حس کنی
پاداش فاحشگیم
زانو زد و شروع کرد خوردن .
محکم لیس میزد.. تو اون لحظه فعال ترین ماهیچه ی بدنش زبونش بود ک تند و چالاک لبه های کوسمو به بازی گرفته بود.
ناله های از سر لذتم بیشتر ترغیبش میکرد..سرشو محکم به کسم فشار میدادم و ازش میخواستم بیشتر و بیشتر بخوره
بلند شد و لباشو گذاشت تو دهنم ..
گفت: مزه ی این چطوره؟؟
– مزه ی سیبی رو میده ک بخاطرش آدمو انداختن بیرون .
کف اتاق به پشت زمینم زد..حالا همه چی آماده بود..
– پس بذار کیر بکنم تو چیزی که باعث و بانی همه بدبختیای بشره
داغ بود و سفت و خیس ،آروم میشکافت و جلو می رفت و تنم پر از لذت می شد.
حس پرواز به آسمون داشتم …پرواز در خلاء …جایی بدون فکر و غصه
تو دنیای خودش بود ..تلمبه زدناش هرلحظه تندتر میشد و حس حشرگونش اوج گرفته بود..
نمیتونستم تمرکز کنم کاغذهای رنگی لعنتی که پاداش فاحشگیم بود مدام جلوی چشمم رژه میرفتن. ..
با صدایی که از ته گلوش بیرون اومد فهمیدم خالی شد..خالی از شهوت..خالی از آب مزاحمی که هرچند وقت یه بار تو بیضه هاش جمع میشد..کی بهتر از یه فاحشه برای خالی کردن این حس؟
بلند شدیم بی رمق و بدون حرف لباسامون رو پوشیدیم
تراور هارو تو سوتینم جا داد..
گفت : این پول حلاله .. حلال تر از شیر مادر.
– یه جایی خوندم ک انسان از یه تکه کاغذ بی ارزش پول رو ساخت، ولی پول از انسان چه ها که نساخت.
– جوووون ، ببین چی ساخته ، به قول خودت یه فاحشه ی برفی سکسی…
بدون هیچ حرفی از خونه زدم بیرون
کیرشو گذاشت دهنم کون مامانی کیر تو کون آب کیر تو کون کس تپل قهوه ای کس خیس و نمناک کیر لا کون سوراخ لیسی پستون ناز پستون کیر شق کن کس پف کرده منو بکن چیز تو کس مامانی مامان کس میده کس سفید مامانی کیر پسر ,کس مادر مامانی حشری,پسر کیری از هر طرف کیر کیر سواری کس خواهر ,کیر برادر