من اسمم مصطفی ست و الان 33 سالمه و داستانی که میخام بگم دقیق اش ماله یک ماه پیشه.
من یک دوست دختر داشتم که 8 سال با من بود و ماه پیش رفت خارج کشور واسه زندگی کردن.
من خودم 184 قد هست و 75 کیلو وزن اهل ورزش نیستم ولی خداروشکر بیریخت و بد قواره نیستم.دوست دختر من از لحاظ خوشکلی واندام نقص نداشت. چشم عسلی موی بلوند سفید پوست مثل برف قد 165 و وزن 54 کیلویی سینه های75 و خوش فرم و باسن گرد و قشنگ با اینکه یکبار ازدواج کرده بود و 5 سال ارم بزرگتربودمثل دخترهای20 ساله تیپ میزد…داستان به اونجا برمیگرده که من و اکثر پسر سکس معقدی رو خیلی دوست داریم ولی برعکس ماها خانم ها از این نوع سکس فراری هستن من تو مدتی که باهم بودیم خیلی اصرار به این نوع سکس داشتم ولی اون به هیچ وجه تن نمیداد وگاهی اوقات که مشروب میخوردیم ومست میشدیم راضی میشد به این کار ولی تا اینکه سرش تو میرفت چنان جیغی میکشید که من خودم پشیمون میشدم به اینکار تا اینکه اقامت اش واسه کانادا درست شد و متاسفانه واسه من رد شد بخاطر نداشتن وثیقه معتبر.من خیلی ناراحت از اینکه اون میره و منم بدون اون چکار کنم ولی دیگه داشتم عادت میکردم تا یک هفته مونده بوده به رفتن اش قرار شد سکس کنیم و منم این درخواست رو کردم و گفتم 8 سال منو تو کف کون ات گذاشتی حداقل دم اخری حسرت اش رو به دل من نذار!
اون قبول کردولی قرار شد منو نهایت سعی رو بکنم واسه بی حس کردن معقدش اش به هر حال من از همین سایت و چندتا سایت دیگه با لوبرکانت و زایلاپی اشنا شدم و خریدم.
شب جمعه شد و طبق روال همیشه من رفتم خونش و گفتم دوتا کرم خریدم واسه بی حسی اونم گفت ببینیم چی میشه؟
شام خوردیم و باهم رفتیم حموم و برگشیتیم و رفتیم رو تخت و شروع کردم به لب گرفتن از هم من لبام رو جدا کردم رفتم سمت گوش اش یکم لاله گوشش رو خوردم که برق شهوت رو توی چشماش میدیدم کم کم رفتم سمت سینه هاش داشتم سینه هاش رو میخوردم که اونم با دست اش کیرمو میمالید(سایز کیرم کلفت و16سانت) داشتم میرفتم سمت کس اش که گفت پس من چی؟
گفتم 69 بشیم گفت اره منم دراز کشیدم و اون اومد روم و برام ساک میزد و منم کس اشو میخوردم و با دستم سوراخ کونشو میمالیدم.یک چند دقیقه ایی همین حالت بود که گفت بکن توش گفتم عقب دیگه؟
گفت فعلا برو سراغ جلو من دراز کشیده اومد بغلم و پشت شو کرد و منم کردم تو کسش و از پشت سینه هاشو میمالیدم اونم اه وناله میکرد و میگفت جوون فدای عزیزم بشم.چند دقیقه همینطوری داشتم میکردم که دیدم میخاد ابم بیاد که گفتم میخاد بیاد ولی تو کون ات نرفت.