از اون بار اول که دیدمش همیشه فکر میکردم باید جنده باشه ولی با توجه به زندگیش هیچ وقت دلیلی برا فکرم ندیدم یه فیلم سوپر از قبل اماده کرده بودم با اینکه تجربه ای نداشتم ولی واقعا فکر خوبی بود
دوباره سکس با شیدا رو شروع کردم شب رفتم قلیون بردم وقتی قلیون میکشیدم شیدا رو کیرم سوار بود گفتم داگی شو چهار دست پا شد یه روکش خاردار ژلاتینی خریده بودم کشیدم رو کیرم یهو کردم تو کس شیدا وای شیدا خر کیف شد گفت جون این چیه گفتم سوپرایز گفته بودم برات خیلی حال کردم هم کس هم کون خیلی نزدیکش بودم کم کم ترسم ریخت دستمو گذاشتم رو پشتی که بهش تکیه داد ه بود البته در تماس نبود با اون بعد کمی یکم تکیه اش رو داد عقب تر تازه متوجه دستم شد زود رفت جلو ،ولی بعد از یکی دو دقیقه دوباره تکیه داد به دستم خیلی خوشم اومد میدونستم دیگه اوکیه کم کم دستم حلقه شد دور بدنش و چسبیدم بهش دستم رو سینه اش بود معلوم بود اونم از این وضع راضی بود یکمی که گذشت از رو لباس سینه اش رو میما لیدم خیلی اروم،برگشت رو به من چند بار با اخم بهم گفت رضا چیکار میکنی ؟جوابی ندادم فقط ادامه دادم اونم مانعم نمیشد کمکم بدنش شل شد خودشو تکیه داد به من تقریبا اومد تو بغلم ازش اجازه گرفتم روسریشو بردارم اخه چادرش رو شونه اش بود ،حرفی نزد منم اروم رو سریشو برداشتم گذاشتم کنار ،دوباره دستم رفت رو سینه اش بازم مالوندم کاملا خودشو رها کرد تو بغلم خودمو یکم جابجا کردم کاملا تو بغلم بود الان هردو سینه اش تو دست هام