شورت و سوتین توری مشکی
بهم گفته بود از آرایش زیاد خوشش نمیاد یه آرایش ملایم با وسواس لباسامو انتخاب کردم. شورت و سوتین توری با رنگ مشکی بهترین انتخاب بود. زدن یه عطر ملایم هم مرحله آخر بود. تو آینه یه نگاه به خودم انداختم. انگار تو دلم قند اب میکردن خندم گرفت و یه بوس واسه خودم تو اینه فرسادم.
نیم ساعت تا خونشون فاصله بود 5 ماه از آشناییمون میگذشت. همه چیزاییو که میتونه یه دختر رو جذب کنه یه جا داشت یا حداقل واسه من داشت. اروم و خونسرد کنارم بود ازم حمایت میکرد اما یه جمله نوک زبونش بود همیشه که بهتره دوتا دوست واسه همیشه باقی بمونیم تا اینکه یه رابطه کوتاه مدت و احساسی رو داشته باشیم. شاید جای دیگه نیازشو برطرف میکرد که اینقد طولش داد تموم این فکرا تو مسیر به مغزم هجوم میاورد اما مهم این بود اولین قرار تو خونمونو گذاشته بودیمو و الان داشتم میرفتم پیشش.
لبمو گذاشتم رو لباش
به گوشیش زنگ زدمو و ازش پرسیدم مشکلی نیست میتونم بیام تو جواب داد اره طبقه دوم بیا در واحد رو باز میزارم وقتی رفتم بالا دیدم خودش دم در وایساده رفتم تو خیلی عادی باهام دست داد اما از چشمای خمارش و شیشه ودکا وسط هال به همراه مخلفات مشخص بود که حسابی مسته همون وسط اتاق نزدیک بساطی که واسه خودش چیده بود نشستم. یه شیشه نصفه ودکا و تنقلاتی که کنارش بود رو به روشم یه لب تاپ روشن که یه اهنگ تند رپ ازش
20پخش میشد تو دلم گفتم اخه دیونه این اهنگ الان مناسبه واسه قرار ما؟ یه پیک یه مقدار ودکا واسه خودش ریخت و اماده شد که بخوره. خودمو لوس کردم گفتم پس من چی؟ خندید گفت عزیزم به درد تو نمیخوره اذیت میشی.
دقیقه بیشتره اینجا نشستیم اما همچنان مشغول حرف زدنه و حتی نزدیکمم نشده دقیقا شبیه وقتایی که بیرون میرفتیم. لجم در اومد 20 دقیقه تمومه خودشو سرگرم حرف زدن، ودکا، سیگار و اهنگش کرده بالاخره مشروبی که خورده کمکم میکنه یه متکا بر میداره یه متر اون طرف تر میزاره رو زمین ازم میخواد پیشش دراز بکشم. انگار تازه یادش افتاد که منم اونجا حضور دارم. نزدیکش شدم دستمو گرفت و کشید تو بغل خودش طوری دراز کشیدم که سرم رو سینه هاش بود. اون اندام مردونه چیزی بود که بهش نیاز داشتم. نگاش کردم نمیدونم از لذت بود یا از مستیه زیاد اما چشاشو بسته بود و فقط دستش تو موهام حرکت میکرد. نمیتونستم اجازه بدم تو همین حالت بمونیم نمیخواستم وقتم بیشتر از این تلف بشه. سرمو اوردم نزدیک صورتش و لبمو گذاشتم رو لباش. داغی لباش دیونم میکرد. اونم باهام همراهی میکرد و گاهی اوقات زبونشو به لبام میرسوند.
دستشو رسوند به کسم.
احساس کردم یکی از پاهاشو برده وسط رون های منو داره فشار میده. پس همچین هم مست و بی حواس نیست و میدونه داره چیکا میکنه. دستشو برد سمت دکمه شلوارمو بازش کرد این پسر دیونس شلوارم که یه مقدار ازاد شد تو همون حالتی که تو بغلش درزا کشیده بودم دستشو از پشت برد رو شرتم گرمای دستشو که رو باسنم حس کردم داغتر اتیش گرفتم. دستشو پایینتر برد بین پاهام رسوند به کسم دیونه شدم. شرت توری که پام بود باعث میشد گرمای دستشو حس کنم. از روش اومدم پایین و کنارش دراز کشیدم ازم خواست شلوامو در بیارم و بعد کنارش دراز بکشم. .
جنده ایرانی کیر پیر کس تنگ فرو کردن تا دسته جی جی ایرانی داگ استایل .داف ایرانی کون تنگ داف ایرانی خود ارضایی میلف کوچولو تنگ تویی ,همه اداتو در میارن کون دادن ,آه و ناله داره کیر سواری جی جی ایرانی ,در انتظار کیر تشنه به آب کیر کیر سواری قلق داره کس تنگ ایرانی جا کردن کیر گنده تو کون تنگ جنده خانوم کیرو از جا کند کون بهشتی کون مقدس