توی اینیستا زیر یک پست و کامنتی با یه زوجی آشنا شدم و سر صحبتمون باهم باز شد، اسمش آرش و اسم خانمش سهیلا بود ۳۴ سالشون بود و فانتزی نفر سوم رو داشتن ولی خب خانمش راضی نبود انجامش بده هنوز سد ترس و حیاش نشکسته بود، یه چند مدتی باهم صحبت کردیم تا شناخت و اعتماد به وجود اومد و کم کم نقشه کشیدیم چطوری خانمش رو تحریک کنیم و تا راضی بشه و بیاریمش توی این فانتزی. یه روز با آرش قرار گذاشتیم تنهایی بریم بیرون دوتامون حضوری همو ببیینم، کلی دنبال بهونه بودیم که ارش منو به چه عنوان به همسرش سهیلا معرفی کنه؟ دوست هم خدمتی یا همکلاسی؟ که نمیشد. همکار؟ نمیشد… بهش گفتم آرش تو یه وسیله شخصی مثل کلید یا لباس چیزی بذار پیش من مثلا که جاش گذاشتی وقتی رسیدی خونه من بهت زنگ میزنم که اقا ارش کلید تو پیش من جا گذاشتی ادرس بده تا بیارم دم خونه واست… خلاصه همین اتفاق افتاد ولی ارش خانمش رو به یه بهونه کشوند بیرون و اومدن سر قرار که مثلا من امانتی رو بدم بهش و از این طریق با سهیلا خانم هم اشنا شدم و آرش هم به بهونه تشکر مارو مهمون کرد توی کافی شاپ خلاصه گرم صحبت شدیم تا یخ سهیلا خانمم باز شد و البته که سهیلا هم خودش یه زن خونگرم‌و مهربون بود و این باعث شد زودتر صمیمی تر بشیم و ارش گفت مرتضی جان امشب اگه تنهایی بیا بریم خونه پیش ما که پشت سرش سهیلا هم تعارف زد و حرف ارش رو تایید کرد که از نگاه ارش هم معلوم بود اونم تعجب کرده با یکم تعارف و مقاومت قبول کردم رفتیم خونه شون و نشستم روی کاناپه تا زن و شوهر رفتن توی اتاق ظاهرا یه حرفای داشتن باهم و لباساشونم عوض کردن اومدن سهیلا یه لباس بلند اما نازک تابستانی با یه دامن مشکی کشی پوشیده بود روسری هم سرش نبود خلاصه یه شام مختصر کوچولویی درست کردن دورهم خوردیم بعدش دیدم توی آشپز خونه دارن باهم پچ پچ میکنن که دیدم سهیلا برگشت رفت توی اتاق و بعد چند دقیقه اومد بیرون که چشمای من چهارتا شد یه ساپورت قرمز رنگ با یه بلوز یقه هفتی زرد پوشیده بود دوباره رفت تو آشپز خونه منم دیگه زیاد تابلو نکردم سرمو چرخوندم نگاه تلوزیون کردم که دیدم سهیلا جان با یه سینی چایی جلوم وایستاده و اولین چیزی که خورد توی چشمم چاک سینه های خوشگلش بود که همون لحظه کیرم یه تکونی خورد و بعد که چایی رو برداشتم برگشت رفت سایز کونش خورد تو چشمام که داشتم دیونه میشدم ولی ضایع نکردم خلاصه وقتی اومد نشست معذرت خواهی کرد گفت داشتم ظرف میشستم لباسام کثیف شد مجبور شدم برم عوضش کنم. ولی من میدونستم که به اسرار آرش رفته اینکارو کرده
جو یکم معذب بود تا یکم سر صحبتو از فضای مجازی و طبیعت و سرگرمی باز کردیم و بازی ناب هیجان انگیز جرات حقیقت رو انجام دادیم که حسابی یخمون اب شد و کلی خندیدیم و رو مون به روی هم باز شده بودو راحتر شده بودیم خلاصه اونشب من رفتم خونه فرداش با ارش چت کردم که گفت سهیلا رو اماده کرده و دیشب باهم سکس کردن و توی سکس همش حرف منو میزدن و کلی هم ارضا شدن و گفت دیگه دفعه بعد خودت باید یه کاری کنی که سهیلا تحریک بشه من زمینه سازی کردم امادش کردم هرکاری میخوای بکنی بکن نترس ناراحت نمیشه منم گفتم باشه شماره سهیلا هم داد بهم که باهاش صحبت کنم و یخمون یکم‌باز بشه و سهیلا باهم راحتر بشه و منم بهونه شام ازش تشکر کردم ولی دیگه بهونه ای پیدا نکردم که سر صحبتو باهاش باز کنم. پسفرداش قرار گذاشتیم رفتیم بیرون همو دیدیم سمت ولیعصر بودیم باهم حال و احوال صمیمانه ای کردیم و چند دقیقه رفتیم توی پارک وسط بلوار کشاورز نشستیم و مشغول بگو بخند و صحبت شدیم و بعد پاشدیم رفتیم به سمت پاساژ گردی که وقتی حواس سهیلا پرت شد آرش یواشکی بهم اشاره کرد که موقعه راه رفتن به سهیلا نزدیک بشم یا بهش دست بزنم منم منظورشو گرفتم از پاساژ که اومدیم بیرون طوری راه رفتیم که سهیلا افتاده بود وسط منو ارش و توی شلوغی گاهی غیر مستقیم دستم رو به رون سهیلا میزدم، یکم که ترسم ریخت دیگه خیلی اروم خودمو میچسبوندم بهش یه لحظه یا دستم رو میکشیدم روی باسنش ولی طوری که تابلو نباشه خلاصه رفتیم سوار مترو شدیم که بریم سمت خونه توی شلوغی مترو که بودیم ارش طوری کنار سهیلا وایستاد و سهیلا رو طوری کنار من قرار داد که پشتش به من باشه که منظورشو متوجه شدم منم دستم رو گذاشتم روی کمر سهیلا تو تکون های که مترو میخورد کیر شق شده منم مالید میشد به کون سهیلا گاهی هم که از هم فاصله میگرفتیم دستم رو طوری جابجا و بالا و پایین میکردم که تابلو نباشه ولی یکم محکم تر دستم رو میزدم به کون سهیلا تا اینکه تو ایستگاه مردم جابجا شدن و ما دقیقا روبه روی در مترو اون وسط که میله داره قرار گرفتیم و با اولین تکونی که کیرم رو چسبوندم به در کون لیلا برای اولین بار دیدم واکنش نشون داد و خودشو حل داد عقب و بیشتر خودشو میمالید به کیرم خلاصه ما که از شق درد مرده بودیم مطمعنا هم سهیلا هم کسش کلی اب افتاده بود رسیدیم خونه… ولی اصلا به روی خودمون نیاوردیم که چی شده. سهیلا رفت لباسشو عوض کرد و یه ست اسپرت تنگ و باز لیمویی رنگ ورزشی پوشید که سر سینه هاشو چاک کونش حسابی افتاده بود بیرون واسه منم یه شلوارک اورد که عوض کنم و ارش هم گفت میره حموم که یه دوشی بگیره،ارش خیلی شیطون بود میدونست چطور موقعیت هارو جور کنه، خلاصه تو این موقعیتی که ارش حموم بود من جرات نکردم کاری کنم سهیلا هم اومد رو به روم نشست و یه گپ کوچیکی زدیم تا ارش اومد و یه شامی مختصری همراه با آبجو خوردیم یکم مست و پاتیل شدیمو گوشامون داغ کرد و بازم بساط شوخی و بازی جرات حقیقت رو راه انداختیم که سوال جنسی پرسیدم رومون باز شد و جرات های مثل برو رو پاش بشین و رقص میله و رقص باسن برو و انجام دادیم تا راحتر شدیم باهم سهیلا بلند شد رفت تو آشپز خونه که میوه بیاره منم به بهونه اب خوردن رفتم تو آشپز خونه اون وسط هم بهش یکم مالیدم و رد شدم که یهو ارش گفت بچه ها من میرم بیرون تنباکو بخرم قلیون درست کنیم وقتی ارش از در رفت بیرون دوباره من یه جوری رد شدم که هم دستم هم کیرم به کون سهیلا بخوره البته اینکه خودشم شاسی شو یکم میداد عقب بی تاثیر نبود که وقتی داشتم میرفتم بشینم یهو سهیلا صدام زد گفت میتونی اون بشقاب رو از اون کابینت بالایی بهم بدی من که نزدیکش شدم جلوم وایستاد در کابینت رو باز کرد منم دستم رو دراز کردم که سهیلا کونشو اورد عقب مالید به کیرم منم کمرشو گرفتم و محکم خودمو فشار دادم بهش وقتی بشقاب رو گذاشتم زمین به خودم جرات دادم و دستم رو بردم سمت سینه اش و نوک ممه اش رو فشار دادم که سهیلا یه خنده یا بهتره بگم قهقه بلندی کرد و بهم گفت ای بی شرف منم گردنش رو بوسیدم و رفتم نشستم اونم اومد کنارم نشست گرم صحبت شدیم دستمو گذاشتم روی رون پاهاش و کم‌کم بردم لای پاهاش که صدای کلید در اومد در باز شد من خودمو زود جمع کردم ارش فهمید داستان چیه و گفت بیخیال راحت باشید بچه ها بعد گفت راستی سهیلا بهت گفته بودم مرتضی کارش توی ماساژ حرف نداره سهیلا گفت جدی میگی؟ گفت اره مگه نه مرتضی منم گفتم ای یه چیزای بلدم ارش گفت میخوای امتحان کنی ماساژت بده سهیلا گفت نمیدونم اگه خودش دوست داشته باشه، منم خندیدم و گفتم باشه چرا دوست نداشته باشم سهیلا گفت خب حالا چیکار کنم گفتم کجا راحتی گفت رو تخت گفتم پس بریم اونجا رفتیم داخل اتاق سهیلا رو دمر خوابوندم رو تخت و شروع کردم به ماساژ از بالا شروع کردم خیلی با دقت و باظرافت و تایم بالا نقطه به نقطه بدنش رو از بالا شروع کردم ماساژ دادن که ارش هم اومد روی تخت بالا سر سهیلا نشست کم کم ماساژم رسید به باسن سهیلا و بیشتر اون نقطه رژه رفتم متوجه شدم‌که یکم خمار شده رفتم پایین تر سمت کشاله رانش و تا پایین پاش رفتم و دوباره اومدم‌سمت باسن و کشاله رانش احساس کردم یه گرمای خاصی از لای پاهاش داره خارج میشه خیلی حرارت داشت همونطور که داشتم کم‌کم‌میرفتم جلو از سمت کشاله هاش و لمبه هاش دستمو رسوندم به کسش و حسابی مالیدمش دیدم به به اره حسابی اب انداخته خیس خیس شده همون لحظه سرشو به عقب کشید و یه ناله ریزی کرد و کیر ارش که جلوش نشسته بود و از روی شلوار گرفت توی دستاش منم که این صحنه رو دیدم شلوارشو اروم از پشت در اوردم‌و یه بالشت گذاشتم زیر شکمش تا کونش بیاد بالا و حسابی سوراخ کس و کونش رو لیس زدم که همون لحظه یه آه بلندی کشید و کم‌کم لیس زدن و همراه کردم با انگشت کردن و با اجازه ارش که بهم گفت مرتضی کیرتو در بیار بکن توش منم کیرمو دراوردم سر‌کیرم‌رو با سوراخ کس و کون سهیلا بازی دادم‌و یهو کیرم‌رو سر دادم تو کسش که آه بلندی کشید و گفت آرش کیر تورو میخوام زود باش کیر میخوام که ارش هم کیرشو در اورد انداخت توی دهن سهیلا همزمان داشتیم تو کس و دهن سهیلا تلمبه میزدیم که یهو سهیلا پیچید به خودش انتظار نداشتم اینقدر زود ارضا بشه تعجب کردم بعد روبه کمر خوابید و جامو با ارش عوض کردم اومد کیرشو تنظیم کرد رو کس سهیلا و تلمبه زد و سهیلا هم با دست واسه من جق میزد که از خایه هام‌منو کشید جلو و کیرمو کرد توی دهنش و شروع به خوردن کرد منم دستمو گذاشتم روی سینه هاشو مالیدمش و آرش بعد چندتا تلمبه زدن به من گفت روبه کمر بخواب و سهیلا هم با مدل داگ استایل اومد روی من و ارش کیر منو گرفت توی دستاش و با کس سهیلا تنظیمش کرد و سهیلا هم‌نشست روی کیر من هم‌اون بالا پایین میشد رو کیر من هم‌من کمرشو گرفته بودم‌و تلنبه میزدم ارش هم یا سیلی میزد به کون سهیلا یا لمبه های کونشو میگرفت و چاک کونشو باز میکرد، چندتا که اینطوری تلنبه زدم ارش گفت در بیار حالا نوبت منه دست های منو گرفت گذاشت رو کون سهیلا گفت کونشو بگیر تو مشتات و لنبه هاشو باز کن بعد کیر خودشو کرد توی کس سهیلا تلنبه میزد سهیلا دیگه صداش دراومده بود که یهو ارش کیرشو دراورد همون طور که من زیر سهیلا بودم کیر منو گرفت تو دستش کرد توی کس سهیلا بعد سهیلا بالا پایین میپرید روی من و بعد هعی ارش کیر منو در میارد کیر خودشو میکرد تو کس سهیلا تلمبه میزد دوباره کیر منو میکرد تو کس سهیلا، روی شکم من کلی خیس شده بود همش شره شره از کس سهیلا اب میریخت بعد سهیلا خودشو انداخت روی تخت من ترسیدم ارش گفت مرتضی برو روش زود باش کیرتو بکن تو کسش منم رفتم پاهای سهیلا رو دادم بالا گذاشتم روی شونه هام و کیرم‌رو کردم‌توی کسش و شروع کردم به تلبمه زدن
