کون سفیدم افتاد جلوش
خلاصه ماجرا از روزی شروع میشه که مادرم طبق نذر هر ساله آش پختو کوچه رو آش نذری داد منم آشا رو پخش میکردم اخرین خونه خونه مهران بود وقتی رفتم زنگ و زدم چند دیقه بعد مهران اومد درو باز کرد تی شرت نپوشیده بودوقتی درو باز کرد که اشو بگیره تونستم داخل خونشونو ببینم یه اینه رو دیدم که به پذیرایی مشرف بود انعکاس پذیرایی حامد و نشون میداد که لخت مادر زاد روی مبل نشسته بود و داشت کیرشو میمالید تغریبا تابلو کردم و مهران متوجه شد دارم یه جایی و نگاه میکنم وقتی برگشت و دید کجا رو دیدم سریع حول شدو کاسه رو گرفت و گفت قبول باشه گفتم برا گرفتنش برمیگردم دروغ چرا حقیقتا حشرم زد بالا چون اصلا به پسرای تینیجر و کم سنو سال گرایش نداشتم و به پسرای جوون خیلی گرایش داشتم مخصوصا اگه تیپ خلاف باشن و جدی وقتی برای گرفتن کاسه رفتم مهران اومد و گفت ببخشید کاست افتاده پشت کابینت ما دستمون بزرگ رد نمیشه میتونیدبیای یه تلاشی بکنی منم گفتم باشه وقتی رفتم داخل دیدم کاسه روی کابینته تا خواستم برگردم دیدم مهران درو قفل کرد و تهدیدم کرد که برم تو اتاق رفتم اونجا حامد اونجا بود لباس پوشیده و یه چاقو دستشه تا رفتم اونجا یقمو چسبید کوبوندم تو دیوار حقیقتا از بچگی به خاطر اینکه پسرا خیلی مزاحمم میپشپدن جدو و آیکیدو و کلا دفاع شخصی رو آموزش دیدم به کمم ازش استفاده نکرده بودم و توان اینو داشتم که خودمو از دستش ازاد کنم پس سریع دستاشو از دور یقم باز کردم حلش دادم عقب جا خورد ووافتاد رو تخت یهو مهران اومد تو اتاق تا صحنه رو دید خواست دستشو کنه توی جیبش که چاقاو رو در بیاره منم سریع تر از اون رفتم سمتشو دستش که تو جیبش بود محکم از مچ گرفتم سمت داخل جیبش فشار دادم و رفتم سمت راستش که نتونه با دست چپش بهم اسیب بزنه حقیقتا خودمم تعجب کردم که چطور تونستم جلوشونو بگیرم تو همین لحضه دیدم حامد میخواد بلند بشه که با یه حرکت مهرانو حل دادم سمت حامد هردوشون افتادن روی تخت اونا جا خوردن که من اینطور جلوشون در اومدم خواستم بلند بشن که ازشون خواستم که یه لحضه صبر کنن صبر کردن گفتم مشکل چیه اخه برا چی گفت چیزی که دیدی و نباید برای کسی تعریف کنی من تازه اون موقع یادم افتاد که منظورش چیه لبخند اومد روی صورتم که یهو حامد بهم حمله کرد ودوباره منو گرفت و کوبوند به دیوار گفت به ما میخنده بچه خوشگل چنان بلایی سرت بیارم که دیگه مادرتم نتونه تو صورتت نگاه کنم
شق شق شده بود
گفتم وایسا لبخندم به خاطر اون نیستمنم مثل شما گیم گفت چی با تعجب و ولم کردو رفت عقب گفتم یعنی هم حسیم مهران گفت گو بخور اگه بودی ما فهمیده بودیم گفتم فکر کردی انقدر احمقم بیام تو محلی که پر از اوباش ادم اوراقه گی کنم دیدم جفتشون نیشخند زدن گفتم ها پ چیه که مهران گفت ما دوتا خیلی وقته با همیم عاشق همیم منم گفتم خب که چی گفت ببینم با کسی رابطه جدی داری گفتم نه گفت پس قول بده که چیزی رو که امروز دیدی نباید برای کسی تعریف کنی منم گفتم قول میدم شما یه راز از من میدونید منم یه راز از شما گفت اوکی پس زود کاست و بردار برو منم گفتم باشه خواستم برم که مهران اومد درو برام باز کرد خواستم برم گفتم یه تیری و تاریکی بندازم و یه حالی بکنم گفتم آقا مهران گفت چیه گفتم میشه یه کمکی بهم بکنید گفت چیه گفتم کمرم میخاره میشه برام بخارونی گفت خو باشه منم پشتمو بهش کردمو پیرنمو زدم بالا اونم گفت کجا منم گفتم وسط پایین نزدیک باسنم گفت باشه اونم شروع کرد خاروندن منم هی میگفتم پایین تر و باسنم و به کیرش نزدیک میکردم اونم فهمید یه لبخندی زد و گفت حامد بیا که این میخارا گفت چی میخاره اونم سریع شلوارم و کشید پایین و کون سفیدم افتاد جلوش و لمبه هام و میمالید حامدم اومد تا حالو این صحنه رو دید و اولش تعجب و بعدش لبخند زد منم برگشتم و سریع شروع کردم از مهران لب میگرفتم اونم خیل حرفه ای لب میگرفت بعد لباسشو در اوردم بعد لباس خودم و در اوردم شلوارمم که کشیده بود پایین و پاهامو ازش در اوردم مهران منو بلند کرد بردم انداختم رو مبل سه نفره تازه اونجا بود که نگاهش به کیرم افتاد کیرم بلند و صاف و سفید بود و تغریبا کلفت بود مهران گفت عجب کیری داری هر لحضه بیشتر سوپرایزم میکنی خودشم شلوارشوو در اورد کیر بلندو کلفتش که شق شق شده بود افتاد بیرون بعد نشست رو زانو هاش و برام ساک زد عجب ساکی میزد بی نظیر تو همین حین حامد اومد روی مبل و شلوارش و کشید پایین و کیرش و گزاشت روی لبم منم براش شروع به خوردن کردم خیلی حال میداد بهم یه دو سه دیقه تو این پوزیشن بودیم که مهران کیرمو از دهنش در اورد و پاهامو داد بالا و بهم گفت تا حالا دادی بگو وگرنه خیلی ازیت میشی منن گفتم نه برو انجام دادم اونم یه اخ جون گفتو شروع کرد سوراخمو لیس زدن
کیر یکی دیگه تو کونت باشه
زبونشو میکرد توش حامدم ساک و کنسل کردو چرخید سوراخش و اورد توی صورتم منم شروع کردم سوراخش و لیس زدن و کیرشو از پشت مالیدن اونم دولا شده بود و برام کیرمو لیس میزد یخورده تو این حالت بودیم که که مهران یه تف زد روی کیرش و اروم گزاشتش روی سوراخم یخورده فشار داد بعد اروم اروم بیشتر بردش داخل حامدم از رو مبل بلند شدو لباساشو کامل در اورد و یه تف زد رو کیرش و رفت پشت مهران و از پشت کیرشو گزاشت دم سوراخ مهران هو توش تلمبه میزد خیلی کیف داشت وقتی حامد به مهران تلمبه میزد تلمبه های مهران روی من بیشتر میشد حدود پنح دیقه رو این حالت بودیم که من خودمو از زیر مهران کشیدم بیرون حامدم کیرشو در اوردمهران خوابید روی مبلو پاهاشو داد بالا منم رفتم پشتشو یه ساک براش زدم حامدم دولا شده بود و سوراخ گشاد شدهی منو لیس مبزد منم کیر مهرانو ول کردم و کیرمو گزاشتم دم سوراخش که گشاد شده بود و با یه حل فرستادمش داخل هنوز کونش از تف حامد پر بود حامدم مثل قبل اومد پشت منو شروع کرد تلمبه زدن واقعا انگار روی ابرا بودم یکیاز بهترین کیفا اینه که همزمان کا کیرت تو کون یه نفره کیر یکی دیگه تو کونت باشه یه ۱۰ دیقه توواین پوزیشن بودیم صدای اهو ناله هامون بلند شده بود و هوا گرم هر ستامون خیس عرق شده بودیم که من ابم اومد مهران تا اینو فهمید از زیرم بلند شدو شروع کرد برام ساک زدن و ابم خورد واقعا لذت بخش بود این وسط حامدم انگار خسته شده بود ازم کشید بیرونو رفت نشست روی مبل منم از خستگی روی زمین دراز کشیدم مهرانم رفتو روی مبل کنار حاند نشست و کیرش و شق شق کرد حامدم رفت نشست روی کیرش چند دیقه گزشت که ناله حامد رفت هوا دیدم اابش پاشید رو شکمش مهرانم تلمبه هاشش و بیشتز کردو یه دو دقیقه بعد انگار ابش اومد و خالیش کرد توی کون حامد بعد توی بغل هم روی مبل دراز کشیدن و یه نیم ساعت درازرکشیده بودیم که دیدم اون دوتا خواستن برن حموم به منم گفتن بیا منم رفتم اونجا منو کامل شستن و بعدش خودشونو منم زدم بیرون لباسام و پوشیدم و دیدم ساعت ۹ شبه و رفتم خونه از اون روز به بعد گاه گداری ستایی سکس میکنیم تا الان
کیرشو گذاشت دهنم کون مامانی کیر تو کون آب کیر تو کون کس تپل قهوه ای کس خیس و نمناک کیر لا کون سوراخ لیسی پستون ناز پستون کیر شق کن کس پف کرده منو بکن چیز تو کس مامانی مامان کس میده کس سفید مامانی کیر پسر ,کس مادر مامانی حشری,پسر کیری از هر طرف کیر کیر سواری کس خواهر ,کیر برادر