.چند دقیقه که از فیلمه گذشت یه صحنه لب گیری رو نشون داد که هر دومون نگاش کردیم.چند دقیقه بعد از اون صحنه من به مونا گفتم با نامزدت هم ازین کارا میکردین؟ گفتش نه بابا اون اصلا تو این فازا نیس.از حرفایی که بعدش زدیم معلوم بود که خیلی دختر هاتی هستش.منم داشتم حشری میشدم و نمیدونستم جطوری بهش پیشنهاد بدم که ناراحت نشه.خلاصه تو همین فکرا بودم که مونا بلند شد و گفت من دیگه بخوابم و با گفتن شب بخیر آب سردی بر پیکر کیر نیمه جان من پاشید.منم بعدش رفتم تو رختخوابم دراز کشیدم که بخوابم.ولی مگه میشد؟؟؟؟همش افکار شیطانی میومد سراغم تا اینکه بعد از یه ساعت بلند شدم یواشکی رفتم تو اتاقی که موناااااا بود.قلبم داشت از شدت هیجان و ترس و حشریت از جا کنده میشد.اگه بگم میتونستم صدای ضربانشو بشنوم شاید اغراق نباشه.خلاصه رفتم تو اتاق…تقریبا اریک بود ولی بعد از یه دقیقه که چشمم به تاریکی عادت کرد میتونستم به راحتی همه چیو ببینم.مونا جون با یه استرچ فوق العاده تنگ مشکی و یه آستین حلقه ای به بغل خوابیده بود.خداییش بدنش معرکه بود,بدون حتی یه ذره شکم.خیییییییلی آروم رفتتم کنارش دراز کشیدم
نمیدونستم چکار کنم حتی نمیدونستم خوابه یا نه؟؟؟خییییلی آروم دست راستمو گذاشتم روی بازوش, جایی که خیلی دوس داشتم…بعد از یه دقیقه دستمو برداشتمو آروم بازوشو بوسیدم.خیلیییی بهم چسبید.بازم تکرار کردم.ولی بعد از چندبار بوسیدنش دیگه بازوش که یه زمانی سقف آرزوم بود جوابگو نبود.واسه همین تصمیم گرفتم سینشو بمالم.با اینکه به بغل خوابیده بود ولی به هر بدبختی بود از رو لباس خییییییییییییلی یواش سینشو تو دستم فشردم.وااااای که چه لذتی داشت اون لحظه اول.چند بار این کارو هم تکرار کردم تا دیگه دلم بیشتر خواست ولی بیشتر از اون دیگه خیلی سخت بود.با اینحال بازم کیرم بر عقلم پیروز شد و تصمیم گرفتم کیرمو از رو شلوار بذارم لای پاهاش.دوباره رفتم پشت سرش دراز کشیدم, کیرمو آرووووم گذاشتم لای پاهاش.با اینکه از رو شلوار بود ولی وحشتناک لذتبخش بود.چندبار آروم تکونش دادم تا آبم اومد و ریخت رو شلوارش که البته خیلی زیاد نبود و پاکش کردم.وقتی رفتم بیرون با خودم گفتم این حتما بیدار بوده و برگشتم پشت در اتاق.یه لحظه یواشکی نگاه کردم دیدم داره آبمو با پتو پاک میکنه.پس بیدار بوووده ولی از یه طرف خیلی ترسیدم که فهمیده از طرفی هم خوشحال بودم که اگه دوس نداشته یه حرکتی میکرد که من مزاحمش نشم.فرداش روم نشد تو چشماش نگاه کنم و صبح تا عصر بیرون بودم.عصر که اومدم خونه دیدم رفته حمام و فقط خواهر کوچیکم خونس.چند دقیقه بعد با حوله کامل از حمام اومد بیرون و سلام کرد و رفت لباس بپوشه.بعدش اومد گفت رضا میشه موهامو واسم شونه کنی؟؟گفتم آره حتما.اومد جلوم نشست و بروس رو داد دستم و شروع به بروس کشیدن شدم.دوباره داشتم حشری میشدم که صدای در حیاط اومد و گفت بسه دیگه دستت درد نکنه.اون روز هم گذشت و شب شد.شبش دیگه فوتبال نداشت ولی نشستم پای یه فیلم الکی.مونا هم اومد یه نیم ساعتی لاس زدیم و شب بخیر گفت و رفت.واااای منو میگید چقدرررر استرس داشتم.ساعت حدودا یک بازم رفتم سراغش دیدم با یه دامن خوابیده و یه تاپ گشاد هم بالا تنه پوشیده.دیگه میدونستم باهام راه میاد ولی بازم میترسیدم.رفتم کنارش دوباره اولش یه کم با بازوش حال کردم.ایندفعه بیشتر هیجان داشتم.کیرمو در آوردم هی به بازوش میمالیدم.بعد رفتم سراغ سینه هاش که حدودا 75-80 بودن.دستمو از طرف نافش بردم زیر تاپش و به سینش رسوندم و از رو سوتین مالوندمش.واقعا نزدیک بود ارضا بشم.دیگه رفتم سمت ساق پاهاش و کلی لیسش زدمو بعد کیرمو بهش مالوندم.دیدم زیر دامن جهت رفاه بازدیدکنندگان فقط یه شورت داره که از فرط خوشحالی نزدیک بود به گا برم. دیگه درنگ جایز نبود و کیرمو گذاشتم بین روناش و آروووم تلنبه زدم.آخ که صحنه کیرم بین اون رونای خوش تراش و سفید چقدر سکسی بود.