چند سال بود تو کفش بودم … همیشه ی جورایی حالیش میکردم که ازش خوشم میاد مادرزنم وحشتناک خوشگله ولی پا نمیداد حس میکردم یه روابط مشکوک داره یه بار واسه وام ضامنش شدم تو بانک داشت واسه رئیس چشم و ابرو میومد با ایرانسل براش پیام گذاشتم که اره من ریس بانکم و ازش خوشم اومده … باورتون نمیشه چقدر راحت پا داد به 10 تا اس ام اس نرسیده زود حرف کسش اومد وسط ، ازش خواستم همه جاشو برام توصیف کنه اونم یه جوری توصیف میکرد که من داشتم میمردم. مادر زنم چادریه… اس دادم
کاش الان پیشم بودی
/ اونوقت چیکار میکردی؟
/بغلت میکردم فشارت میدادم
/خب
/بعد چادر و مانتوتو در می اوردم
/بعدش
/گردنتو لیس میزدم
/خب
/یخه تو باز میکردم بین سینه هاتو لیس میزدم
/خب بعد
/ سینه های گنده تو در می اوردم میخوردمشون
/آخ جون ادامه بده
/بعدش بلوزتو در می اوردم
/بعدش
/کم کم می اومدم پایین نافتو میبوسیدم
/وااااای
/بعد زیپ شلوارتو می کشیدم پایین
/جان بعدش
/شلوارتو میکشیدم پایین
/ خب خب
/بعدش شورتتو هم میکشم پایین
/من شورت نمی پوشم
/جااااان بعد شروع میکردم کستو لیس زدن
/ وااااای دارم می میرم کجای الان؟
/خونه تنهام
/ الان میتونم بیام
باش قرار گذاشتم … رفتم سر قرار، بهش گفتم بیا بالا، مجبور شد سوار شه ولی فک میکرد من تصادفی اونو دیدم
فورن پیام داد که اگه رسیدی بمون من یه کم دیر میام.
پیامشو نشونش دادم. فشارش افتاد بیحال شد