اسمش کیره
پیرمرد اون گوشه نشسته حرفی نمیزنه ولی داره پاهاشو میکشه بهم؛ مگه چی وسط پاهاشه که داره اذیتش میکنه؛
بهم اشاره میکنه که برم پیشش؛ شاید چیزی نیاز داشته باشه؛ برم پیشش؛ نشستم کنارش؛ بغلم کرد؛ خیلی خودمونیه نکنه آشنا باشه من نشناختمش؛ چشاش رو لبامه؛ ولی لباش داشت بهم نزدیک میشد؛ از لبام داشت آب میچکید ی آب غلیظ و شیرین؛ نمیدونم چرا پیرمرد لباشو گذاشت روی لبامو شروع کرد به خوردن؛ شاید گرسنشه بذار بخوره طفلی؛ خفم کردی حاجی چقدر میخوری؟ انگار دوست داره با سینه هام بازی کنه یاد بچگیاش افتاده؛ دوتا دکمه بالایی رو باز کرد و سینه هامو در آوورد؛ مگه من بلوز و سوتین نپوشیده بودم؛ اصلا حواس ندارم شاید یادم رفته باشه؛ حاجی آروم تر بابا درد میاد اینطوری فشار میدی؛ فکر کنم از اونایی بوده که زود اسباب بازیاشو خراب میکرده؛ نگاش کن؛ اسباب بازیارو میکنه تو دهنش؛ کثیفه حاجی؛
ی چیز دراز و کلفتو از تو شلوارش در آوورد؛اره همونه که اذیتش میکرد؛ آشنا بنظر میاد؛ اره دوستم آرزو میگفت اسمش کیره؛ اگه دیدی کسی واست درش اوورد اول باید بخوریش بعد بشینی روش؛ خب منم گرفتمشو کردم تو دهنم؛ حاجی میگفت سرشو بخور؛ ولی هرچی میخوردم تموم نمیشد؛ نمیدونم حاجی حسرت چیو میخورد که هی آه آه میکرد؛ من که هرچی خوردم چیزی ازش نفهمیدم؛ حاجی گفت بسه دخترم؛ ای بابا؛ بابای من که اونطرف نشسته حاجی؛ نگا کن چرا نادیا نشسته پیش بابایی؟ بابا که میگفت من از این بازیا بلد نیستم؛پس چرا…؟
پاهامو برد بالا
ی لحظه غافل شدم دست حاجی لای پای من بود؛ حاجی چی میخوای اون زیر میرا؛ دستت تو کوس من چیکار داره؟ دنبال چی میگردی؟ انگار پیداش نکرد چون نشست رو زمینو پاهامو برد بالا؛ سرش گذاشت وسط پاهام؛ کسمو چرا میخوری مگه سیر نشدی؟ نه انگاری خیلی گشنشه بیچاره؛ وای چرا من ی حالی شدم؛ مثل تو حموم شدم؛ چقدر خوبه حاجی یکم دیگه بخور جون هرکی دوست داری؛ نه گوش به حرف من ندادو بلند شد ایستاد؛
نشست رو مبلو بهم گفت بشین روش؛ آهان پس آرزو ی چیزی میدونست بابا؛ بلند شدم دامنمو دادم بالا و نشستم رو کیر حاجی؛ حاجی کیرشو کرد تو کوسمو زیر قمبولامو گرفتو هی بالا پایین کرد منو؛ آرزو نگفته بود دردم داره؛ از اونجایی که درد داشت من باید آخ آخ یا آی آی میگفتم در غیر اینصورت یعنی درد نداره
کیراشونو در آووردن
به قول آرزو گشاده طرف؛حاجیم که دوباره یاد غمو غصه هاش افتاده بودو آه آه میکرد؛ چشمم به بقیه افتاد که همه کیراشونو در آووردن؛ یعنی من باید همه اینارو میخوردمو و بعد اونا دنبال ی چیزی تو کوس من میگشتنو بعد من مینشستم روشون؛ ای بابا؛ مامان نگفته بود از این خبراست؛ حاجی گفت داره میاد که مامان سر رسیدو گفت دیگه نمیخوای بلند شی دانشگات دیر میشه ها؛یکی نبود بگه تو این گیر و ویر وقت دانشگاه رفتنه؛گفتم ولم کن مامان بذار ببینم حاجی چیو میگه داره میاد؛ ولی مامان ول کن نبود که نبود؛ به زور منو بلند کرد ی هو دیدم حاجی نیست؛ مامان حاجی کوش؟ مامان گفت حاجی کیه؛ بلند شو الان ی ساعته رو مبل خوابیدی مگه دانشگاه نداری؛ بلند شو اون شرت و کرستتم از رو بند جمع کن؛ چند بار بگم اینارو بردار زشته رو بند؛
کیرشو گذاشت دهنم کون مامانی کیر تو کون آب کیر تو کون کس تپل قهوه ای کس خیس و نمناک کیر لا کون سوراخ لیسی پستون ناز پستون کیر شق کن کس پف کرده منو بکن چیز تو کس مامانی مامان کس میده کس سفید مامانی کیر پسر ,کس مادر مامانی حشری,پسر کیری از هر طرف کیر کیر سواری کس خواهر ,کیر برادر