Download complete video now!

خانم ایرانی خیلی حشری با خودش بازی میکنه

0 views
0%

جالب بود چون طرز آشنایی یه زوج با یه گروه بود که اونا هم همگی زوج بودن تصمیم گرفتیم ماهم به شیوه اونا پیش بریم.با یه بازی شروع کردیم که باعث شد کمتر خجالت بکشیم اینطوری بود که روی چندتا برگه اسم زوج ها وکاری که باید انجام میدادن نشته میشد و به قیدقرعه زوجها باید اون کار رو انجام میدادن مثلا بوسیدن – لیسیدن و … .ازسکس موازی شروع شد مرجان افتاده بود به جون کیوان و کلی سروصدا راه انداخته بود.من هم حسابی تحریک شده بودم رفتم سراغ علی و شروع کردم به ساکزدن وای دوتا زوج کنار هم خیلی تحریک کننده بودمتوجه نگاه های پرمعنی کیوان شدم حالم خراب بود فقط به ساکزدن مرجان نگاه میکردم خیلی باحال میخورد. یه دفعه نگاه هم افتادبه کیر کیوان هم بلند بود و هم کلفت خیلی دوست داشتم برم براش ساک بزنم ولی خوب یه کم هم خجالت میکشیدم مرجان یکدفعه دستمو کشید وگفت بیا بخور میخوام حال کنم منم یه نگاه به علی کردمو رفتم جلو و کیرشو گرفتم تودستمو شروع کردم به ساکزدن . وای ی ی ی ی عجب چیزی بود روانی شده بودم بعد متوجه شدم مرجان هم رفته سراغ علی. یه کم راحت تر شده بودم اون هم داشت برای علی ساک میزد.خیلی هیجان داشتیم.بعد مرجان اومدو نشست روکیرکیوان و شروع کرد با صدای بلند ناله کردن علی هم اومد سراغ من و سکس موازی شروع شد.اندام سفیدو گوشتی مرجان تحریک کننده بود همگی کاملا حشری شده بودیم.یه لحظه بخودم اومدم و دیدم روکیر علی نشستم و دارم برای کیوان ساک میزنم مرجان هم با سینه هام ور میرفت خلاصه همگی رو هوا بودیم. شب اول باسکس موازی تموم شدمرجان هی تو گوشم میگفت شب بیا توبقل کیوان بخواب ولی من قبول نکردم چون نمیخواستم علی ازمن دلگیرشه مثلا رفتیم بخوابیم حالا مگه فکروخیال ولمون میکرد اینقدر کلنجار رفتیم تا خوابمون برد صبح از هیجان ساعت 9 از خواب بیدار شدم وقتی رفتم پایین دیدم پشت سرم کیوان اومد حالا هم ازهم خجالت میکشیدیم هم دلمون میخواست راجب به دیشب با هم صحبت کنیم از نگاه هاش فهمیده بودم چشمش منو گرفته کیوان رفت سراغ صبحانه و بقیه هم کم کم بیدار شدن . شب دوم فهمیدم مرجان تمایلی به سکس ضربدری نداره و همش میگفت نمیتونم دست خودم نیست ببخشید. ولی برعکس اون من خیلی دلم میخواست باکیوان سکس داشته باشم کیرکلفتش وسوسم میکرد.علی ازمن پرسید تو میخوای چیکار کنی من هم که ازخدام بود ولی تردید داشتم تفلی کیوان شرمنده بودومیگفت من ناراحت نمیشم اگه چیزی پیشنیاد علی حق داره اگه نزاره ازاون طرف هم مرجان همش میگفت ببین میخوام حال کردن شوهرمو ببینم. خلاصه بعدازکلی ایور و اونور کردن مرجان اومد سراغم و شروع کرد به لیسیدن کسم دیگه نیدونستم میخوام چیکار کنم حالم خیلی بد بود فقط دیدم مرجان علی رو راضی کرد و کیوان با کسب اجازه از علی اومد جلو وشروع کرد به لب گرفتن و ور رفتن و نشستم بین پاشو شروع کردم به ساکزدن . بعد از کمی کیوان شروع کردبه کس لیسیم چند ثانیه بعد کیرش و محکم کرد توکسم تمام فضاشوپرکرد خیلی حال دادولی میدونستم خیلی معذبه طوری که زود ارضا شدو رفت کناری نشست و علی امد سراغم . حالش بدبودانگار خیلی هم از این اتفاق راضی نبود البته هم حق داشت وقتی میخواستیم بخوابیم احساس میکردم علی ازم دلخوره ولی همگی میدونستیم چی میخایمو برای چی اونجا هستیم وقتی صبح از خواب بیدار شدیم طفلی کیوان روش نمیشد تو صورتمون نگاه کنه ولی کم کم علی هم آروم شد و تصمیم گرفتیم شب سوم که شب آخرمون هم بود یه سکسmfmتوپ داشته باشیم خیلی شب هاتی بود.اول ازموازی شروع کردیم بعد علی وکیوان و نشوندم کنار هم یه کم کیر علی رو میخوردم و بادستم کیر کیوان رو می مالیدم و برعکس . بعد نشستم رو کیر علی و کیر کیوان و ساک میزدم یه لحظه دیدم کیر علی توکسمه و کیوان داره اروم کیرشو میکنه توکونم . خیلی دردم گرفت کلفت بود . دیگه اجاز ندادم بهش از عقب بکنه جاشوبا علی عوض کرد ومرجان هم مشغول خوردن سینه هام بود رو هوا بودم سیر نمیشدم بعد از نیم ساعتی حال کردن آب هر دو اومد و یه طرف ولو شدن خیلی خوشم اومده بود اصلا فکر نمیکردم اینقدر حال بده

From:
Date: December 7, 2021