روز بعد ساعت 7 بعد از ظهر بود با دوستم درگیر شدم چند تا به هم مشت زدیم دیگه نمیتونستم برم خونه صورتم بدجوری داغون بود بالای ابروم جر خورده بود امدم خونه یه راس رفتم بالا پیش زن داداش تا منو دید با صدای بلند گفت :چی شده فدات بشم؟چرا اینطوری شدی بیا تو بببینم وای دعوا کردی؟ گفتم اره رفت تو اتاق خوابش چند تا باند و چسب اورد این صحنه خیلی بهم چسبید تا امد پیرهنشو سریع دراورد کل بازوهاش نصف سینه هاش امد بیرون گفت اینطوری راحتم سرتو بذار رو پاهام ببینم هر کی این کارو کرده دستش بشکنه الاهی سرم رو پاهای خوشگلش بود برامدگی سینه هاش نوک سفت زیر پرهنش معلوم بود همینطور که تمیز میکرد با اون یکی دستش داشت صورتمو ناز میکرد چند جای صورتمو با اب دهنش پاک کرد با اینکه درد داشتم کیرم کاملا راس شده بود از رو شلوار معلوم بود میترسیدم برگرده و ببینه دلهوره داشتم بعد کارشو تموم کرد و زل زد تو چشمام آروم امد جلو موهاش ریخت رو صورتم با یه لحن خیلی سکسی پیشونیمو بوسید گفت به خاطر من دیگه دعوا نکن باشه؟ دستامو گرفت تو دستش منم نصف صورتمو چسبوندم به شکمش فک کنم 3 دقیقه یا حتی بیشتر اینطوری موندیم اونم با انگشتاش موهامو میچرخوند آرامش خاصی بهم دست داد صورتمو چسبوده بودم بهش حتی صدای غرغر شکمشو میشنیدم برگشت گفت مازیار پاشو برو رو تخت خواب اونجا راحته یکم بخاب گفتم باشه پاشدم آروم بغلش گرفتم گفتم ممنونم سارا گفت دیگه اینطوری نبینمت برو تو اتاق من دیگه با بوی بدن سارا بوی لوازم آرایشش تو اتاق مست شده بودم رو تختش دراز کشیدمو خودمو به بالشش میمالیم خابیدمو فرداش با کلی جروبحث با مامانم داستان دعوا تموم شد محسن از شهرستان برگشت دیگه من از سارا دور شده بودم یک ماه گذشت لحظه بوسیدنش یادم نمیرفت
یه روز تو اتاق بی حوصله نشسته بودم مامانم امد گفت پاشو برو بالا اون دختره باز تنها شد محسن رفته شهرستان خدا میدونه کی برمیگرده فک کنم درک کنید چقدر خوشحال شده بودم با اعتماد به نفس کامل رفتم بالا در رو زدم سارا امد برخلاف انتظارم با یه صحنه ترسناک مواجه شدم زیر چشم سارا کبود شده بود با چشای پر از اشک زل زد بهم تنم لرزید بغضم گرفت امدم داخل گفتم کار محسنه؟گفت اره با مشت کوبید رو چشمم دلم میخاد برم بکشمش یاد کتک کاریاش افتادم تمام درد رو با دیدن صورت سارا احساس کردم همونجا گریه ام گرفت مثل دختر بچه ها زار زار جلو سارا اشک ریختم بغلم کرد گفت تو دیگه چرا ؟داری دیوونم میکنی گریه نکن بگو چی شده؟ کل ماجرارو بهش تعریف کردم کتک کاریاش دعوای خانوادگی و کلی راز خانوادگی که نباید گفته میشد گفتم اعترافاتی که دخل محسن رو درمیاورد سارا دیگه ساکت شد به زل زده بود به فرش صدای گریه اش مثل گلوگه قلبمو تکه تکه میکرد گفتم دیگه کافیه پاشو برو دستو صورتتو بشور بیا برگشت با دستش صورتمو دوباره گرفت گفت اصلا دوسش ندارم حرفایی رو که زدی باور میکنم اولین بارش نیست که میزنه امروز اعصابش داغون بود منم با حرفام تحریکش کردم اخرشم اینطور شد گفتم عیبی نداره حلش میکنیم فاصله ی صورتمون خیلی کم بود با انگشت شستم اروم روی صورتش کشیدم تا کنار لباش اونم انگشتمو بوسید نه یک بار چند بار اینکارو کرد دیگه ترسی از محسن نداشتم امدم جلوتر لبشو بوسیدم و سریع برگشتم عقب نگاش کردم بهش هیچی نگفت دوباره رفتم جلو اینبار طولانی تر لباشو میبوسیدم تا اینکه اونم همکاری کرد دیگه یخمون آب شد چند ثانیه بعد از هم جدا شدیم یهو خندمون گرفت سارا گفت دقیقا این کار واسه چی بود مجوز بوسیدن زن داداشتو داری مگه آقا ؟ بازم خندیدیم گفت من زن داداشتم نباید این کارو میکردی امدم جلو گفتم تو که خوشت امد:)با لبخندش بلند شد رفتیم سر میز شام اصلا نمیدونستم چکار کردیم گیج میزدم هر دومون فقط یه کم شام خوردیم سارا رفت چایی بریزه داشتم نگاش میکردم وای این دختره چقدر زیباست موهاشو دم اسبی بسته بود چند بار برگشت نگام کرد که منم از فرصت استفاده کردم از پشت بغلش کردم اونم با صدای اووووووممم مازیار بسه خاهش میکنم یکم گردنشو بوسیدم دستامو دورش حلقه کردم انگشتامو رو شکمش کشیدم برگشت دستشو گذاشت رو لبام سه بار خیلی جدی گفت کافیه کافیه کافیهههه دیگه باید این کارو تموم کنم گفتم چه کاری ؟
گفت میخام ازش جدا بشم دیگه ته خط رسیدم نمیذارم بیشتر از این تو زندگی زجر بکشم خاهش میکنم دیگه این کارو نکن فراموش کن چکار کردیم گفتم اون داداش من نیست حتی بیشتر از یه دشمنه گفت نه اینطوری نگو میدونم به خاطر من اینارو میگی دوباره بوسیدمش بازم سارا گریه ش گرفت هی میگفت عزیز دلم این کارمون اشتباهه اونم منو بوس میکرد مکالمه ای که سه چهار ثانیه با یه بوس محکم ادامه داشت دستامو رو صورتش گرفته بودمو داد زدم نهههه این حق تو نیست خودتم خوب میدونی یکم ساکت شد یهو زیر پیرنشو هم در اورد گفت باشه هلم داد عقب پیرهن منم دراورد دیگه ندونستم چی شد محکم بغلش کردم سینه هاش چسبید به سینم بوسها فرانسوی شده بودن با دستم از رو شلوار راحتی کوسشو مالوندم دیگه صداش درامده بود شلوارش کامل خیس شده بود دراوردم شرتشو جدا کردم بغلش گرفتمو گذاشتمش رو اپن اشپذخونه سرم کردم تو کسش دیگه هر جا میومد لیس میزدم از سوراخ کونش گرفته تا نافش اولش یکم شور بود ولی بعدا هیچ طعمی نداشت سریع شلوارمو کندم سارا امد پایین کیرمو گرفت دستشو با زبونش لیس میزد ساک زدنش حرفه ای بود با حالت چرخان میمکید چند دقیقه بعد
سارارو بغل کردم از اشپذه بردم تو اتاق روبه شکم دراز کشید کمرشو لیس میزدم تف انداختم لای پاهاش کیرمو گذاشتم وسطش بالاپایین کردم وای وایییی بهترین لحظه بود برگردوندم سینه هاشو گرفتم دستم مثل اسباب بازی انگولک کردم سارام میگف آیییی نکن:)از یه طرف به کسش فشار میدادم گفت مازیار منو بکن اون کیرتو میخام دارم میمیرم خیس عرق بودیم گفت من بالا میرم میخام دست خودم باشه منم دراز کشیدم سارای خوشگلم امد روم از گردن تا کیرم بوس کرد یه ذره ساک زد بعد نشست رو کیرم جلو عقب کرد دیگه میدونستم تا کیرم بره داخل آبم امده تو این فکر بودم که دقیقا این کارو کرد کیرمو گرفت گذاشت رو کسش فشار اورد رفت تو وای چقدر داغ بود با سه بار بالا پایین ابم امد ریختم تو کسش یعنی اصلا توان بیرون کشیدنو نداشتم گفت ادامه میدم اشکال نداره تا کورت نکنم دست بردارت نیستم اون شب من سه بار ارضا شدم دیگه توان حرکت نداشتم سارا بغلم ولو شده بود شب خاصی بود بالاخره با اون که دلم میخاست تا صب تو بغلم خوابید عوض اون همه کتک کاریای محسن درامد
دیگه سارا شد زندگیم هر روز با تلفن حرف میزدیم با ماشین میومد دنبالم کل شهر رو میگشتیم
سارا تو تصمیمش جدی بود زنی که زندگی کردنو بهم یاد داد بالاخره دایی سارا تونست به کمک وکیلشون طلاق بگیره از روزی که سارا رفت ناراحتیم این بود که دیگه طبقه بالا نمیرم خوشحالیمم از این که دست محسن بهش نمیخورد منو سارا در ارتباط بودیم قرار میذاشتیمو حتی خواهرشم فهمیده بود محسن مثل سگ پشیمون شده بود افسرده و پریشون به زندگی کیریش تو خارج از کشور ادامه داد منم دانشگاه قبول شدم چند بار دیگه با سارا تو خونه دوستش سکس کردیم بالاخره یه پسر باحال عاشقش شد و منم جواب مثبت دادم
کیرشو گذاشت دهنم کون مامانی کیر تو کون آب کیر تو کون کس تپل قهوه ای کس خیس و نمناک کیر لا کون سوراخ لیسی پستون ناز پستون کیر شق کن کس پف کرده منو بکن چیز تو کس مامانی مامان کس میده کس سفید مامانی کیر پسر ,کس مادر مامانی حشری,پسر کیری از هر طرف کیر کیر سواری کس خواهر ,کیر برادر