سلام به همه ی شهوانی ها خاطره ای که میخوام تعریف کنم مربوط میشه به ۴ سال پیش (1396) . من توی کلاس ششم بودم و یه معلم خیلی خوب هم داشتیم. از خودم بگم که تهران زندگی میکنم و وضع خیلی خوبی هم دارم. معلمم یه خانم خیلی خوش بدن بود که اینجا اسمشو میذارم مونا.نسبتا هم سخت گیر بود و خیلی هم خودمونی اگه هم بخوام از نوع پوشش بگم ، همیشه مانتو و مقنعه ست می پوشید و با کفش نیمه پاشنه بلند و جوراب های کرمی یا همون شیشه ای که واقعا من میدیدمش فداش میشدم. مونا هم متاهل بود و یه دختر داشت که نمیدونم چندسالش بود.
داستان حدودا از اواسط سال تحصیلی ۹۶ شروع شد که من توی کارای کامپیوتری مدرسه همه فن حریف بودم و اکثر اوقات کامپیوتر های مدرسه و کلاسارو من درست می کردم. توی کلاس اکثر اوقات وقتی وای میستاد دوتا انگشت های وسطشو میذاشت بین دوتا دکمه های مانتوش(این دوتا انگشت وسط معمولا میذارن توی کص و عقب جلوش میکنن) که خب این منو خیلی حشری می کرد. بگذریم.
چند وقتی بود که افت نسبتا زیادی داشتم توی تحصیلم درسایی مثل ریاضی رو اصلا نمیفهمیدم متاسفانه (کی میفهمه؟!) ، یه روز مونا از وضعیت درسم گلگی کرد و گفت با این وضعیتت نمیتونی سال دیگه جایی ثبت نام کنی.منم سری تکون دادم به نشانه ناراحتی. گفت به خاطر اینکه بچه ی خوبی هستی و دوست دارم میتونم برات کلاس خصوصی بذارم(منم تو کونم عروسی شد) و با تشکر کردن ازش قبول کردم و با هم تایم رو ست کردیم. قرار بود شنبه بعد از مدرسه برم خونه و حدودا ساعت ۳ برم خونه‌ش. منم رفتم سریع خونه و دوش گرفتم و پشمای کیرم رو زدم که یه صفایی هم داده باشم. کیرم حدود ۱۸ سانته که نسبت به هم سن و سالای خودم سایز اوکیه. اماده شدم که برم . خونشون طرفای مدرسه بود و زنگشون رو زدم واحد ۳ بود. گفت بیا بالا وقتی وارد شدم. دخترش مثل اینکه با رفیقاش رفته بودن بیرون و شوهرشم که تا دیر وقت سرکار بود
از استایل خودش بگم براتون . یه دامن مشکی حدودا تا پایین زانو پوشیده بود ، یه پیراهن سفید آسین بلند که آستین هاشو تا کرده بود و یکی از دکمه هاشم نبسته بود و در کنارش یه جوراب شلواری مشکی گیپور دار پوشیده بود یه سوتین مشکی هم پوشیده بود که از زیر پیرهن تا حدودی پیدا بودش ولی نه زیاد. اون موقع چون به سن تکلیف نرسیده بودم حجاب نداشتش. هیچی رفتیم و ازم پذیرایی کرد ، داشتیم صحبت می کردیم که گفت تو که به این چیزای تکنولوژی واردی این لپ تاپ و تبلت من این مشکل رو داره. هیچی حدودا یه ربع درست کردن تبلت زمان برد یه نیم ساعتم درست کردن لپ تاپ امــــــا! توی تبلتش یه سری چیزا پیدا کردم
چندتا عکس از بدنش که اووووووف عجب چیزی بود.همونجا سیخ کردم و یه نگاهی به پاش و جورابش انداختم زیر چشی که همونجا بود که آبم میخواست بیاد. هیچی تموم کردم و بهش گفتم بفرمایید و ازم تشکر کرد. از ساعت ۳ تا ساعت ۶ قرار بود که کلاس بذاره برام و منم که به خاطر کلاس و ریاضی نرفته بودم.
نشستیم روی میز ناهارخوری ، که شروع کردیم. داشت از الگوها شروع می کرد که من غرق در پاهاش شده بودم که با همون پا یکی زد بهم و گفت علی کجاااااایی؟! تو باغ نیستیا! گفتم ببخشید حواسم یه لحظه پرت شدش. میشه از اول توضیح بدید. گذشت و گذشت و حدودا ۳ تا فصل رو کار کردیم و توی این حین همش نگاهم به پاهاش میافتاد. موهاشم بِلُند بود که خیلی سکسی شده بود. هیچی رسیدیم فصل چهارم.داشت توضیح میداد که من باز نگاهم افتاد به پاهاش . یه آن فهمیدم عصبی شدش و با ناراحتی گفت عـــــــــلی ! کجا رو نگاه می کنی؟ توی پای من فرمول ریاضی نوشته؟ دارم برای تو وقت میذارم چته تو امروز؟!. منم گفتم الان بهترین وقته! برگشتم بهش گفتم والا هرکی پاهاش شما رو ببینه هنگ میکنه. با یه نگاه خاصی بهم گفت دوستشون داری؟! منم از خدا خواسته گفتم بله که دارم. گفت باشه بهت اجازه میدم لیسشون بزنی.رفت نشست روی کاناپه تک نفره و لم داد و گفت خب الان میتونی شروع کنی. از نوک پاش شروع کردم و رسیدم به ساق پاش اووووووف نگم براتون اینقدر سفید بود که حد نداشت حدودا ۱۰ دقیقه ای لیس زدم جفت پاهاشو
که یهو پاشد و جوراب شلواریشو درآورد و گفت دوباره لیس بزن و منم دوباره پاهاشو شروع کردم به لیس زدن این دفعه بدون جوراب! چقدر حال داد اینقدر دوست دارم اون صحنه دوباره تکرار بشه.
در کنار لیسیدن من اونم داشت کصشو میمالید از روی دامن. دوباره بعد از چند دقیقه یهویی دیدم داره زیپ دامنشو باز میکنه که بــــــله فهمیدم خانم معلم ما حشرش زده بالا و ادرنالینش میکوبه
حالا این بار داشت از روی شورتش میمالید خودشو. یه شورت مشکی که ست همون سوتین مشکیه بود. با اه و ناله گفت علی تموم ش کن که دیدم تو حال خودش نیست و با دست اشاره میکنه به سمت کصش منم دوزاریم افتاد که باید چیکار کنم. شورتشو کشیدم پایین ، چـــــــــــی میدیدم یه کص صورتی بدون یه ذره مو دور و ورش کاملا سفید بود و شروع کردم به لیس زدن اونقدر فیلم های سوپر فتیش و برده ای دیدم که بلد شدم چطوری کص بلیسم. با اولین لیس دیدم یه تکون خورد و پاشو دور سرم پیچوند و منم کار رو دستم گرفتم و سرعت لیسیدن رو تند تر کردم. بعد از چند دقیقه دیدم که توی بدنش لرزش افتاد فهمیدم که ارضا شد. اومدم بالا و دکمه های پیرهنشو باز کردم و ممه هاشو انداختم بیرون ممه های ۸۵ئی . شروع کردم دونه دونه خوردن یکیشون تو دهنم بازی بازی میکردم اون یکیش رو هم نوکشو فشار میدادم که حال کنه.
