لاپایی و ساک و لیس زدن لای کونش
بزرگتر که شدم وضعیتم بدتر شد همیشه تو کف بودم مثلا رفتم دانشگاه فقط کافی بود یه دختر بهم سلام کنه یا ازم چیزی بپرسه کیر لعنتی بلند میشد و دیگه نمیخوابید بعد دانشگاه رفتم سربازی تو یگان خدمتیم یه دوستی داشتم به اسم ارش اونم مثل من بود سگ حشر هیچ غلطی نمیتونستیم بکنیم فقط میرفتیم دستشویی و شلوار هم باز میکردیم نوبتی بهم لاپایی میزدیم و ارضا میشدیم میدونم کار کثیفیه ولی چاره نداشتیم از حشریت میمردیم وبهترین دوران من و اون بود کارمون بجایی کشیده بود که فرمانده یگان بهمون شک کرده بود چون یبار تو اسایشگاه دیده بود همدیگرو بغل کردیم و احضارمون کرد با هزار بدبختی روش ماله کشیدیم یادش بخیر چه دورانی بود که تموم شد
واما بدبختی اصلیم بعد خدمت اتفاق افتاد که تو یه مغازه سوپر مارکت بعنوان کمک فروشنده نیمه وقت شروع بکار کردم از سه ظهر که مشتری کم بود تا هشت شب یادمه تو اون محل یه مستاجر جدید اومد که یه دختر بیست ساله و یه پسر هفت ساله داشت انقدر دخترش خوشگل بود که همه تو کف بودن از مرد سن بالا تا بچه ده ساله از شانس خوب من دختره بعد از ظهرا که شیفت من بود میومد برا خرید منم چون خوش اخلاق بودم یکمی ادم حسابم میکرد ولی پیشنهاد شمارمو رد میکرد منم مادرمو فرستادم برا خواستگاری ولی باباش بخاطر بیکاری من و سطح خانوادگی ما که متوسط به پایین بود مخالفت کرد چند ماه بعدم دخترشو به یه پسر خوش تیپ که یه نمایشگاه بزرگ اتومبیل تو لوکس ترین نقطه شهر داشت داد منم تو کفش موندم بعد نامزدیشم دیگه باباش نمیذاشت بیاد مغازه و داداشش که تو خوشگلی رو دست خواهرش زده بود میومد
میزدم به کونش یا کیرشو از رو شلوار بازی میدادم
من یه حرف و حدیثایی پشت سر داداشش شنیده بودم که میگفتن بچه های محل ازش سواستفاده جنسی میکنن ولی اهمیت نمیدادم یه دوسال گذشت تا اینکه یه روز یکی از دوستای صمیمی من اومد مغازه و چیزی گفت که پشمام ریخت گفت که داداش دختره برای خوراکی ساک میزنه من باورم نشد گفتم گوه نخور بهم گفت پس بیا بهت یه فیلم نشون بدم موبایلشو در اورد و از تو گالری یه فیلم بهم نشون داد دیدم خود نامردش تو پارکینگ خونشون کیرشو دراورده و داده دهن همون پسره نمیدونید بچه ها انگار اتیش گرفتم چون با پسره صمیمی بودم و تو شیفت من که همش مغازه خلوت بود میومد خرید وباهم حرف میزدیم و منم شیطنت میکردم و حال خواهرشو میپرسیدم
بعد دیدن فیلم کرم انگار افتاد به جونم منم شروع کردم با پسره یواش یواش شوخی کردن و مسایل رو میبردم طرف سکس دست میزدم به کونش یا کیرشو از رو شلوار بازی میدادم اونم روش باز شد و به کیر من دست میزد بعد یه ماه کار کردن روش دیگه براحتی کیرم درمیاوردم تو ته مغازه لاپایی و ساک و لیس زدن لای کونش انجام میدادم تا اینکه
یه روز چشمتون روز بد نبینه مغازه خلوت بود و داشت برام ساک میزد منم چشام بسته بود و تو اسمونا تخیل میکردم خواهرشه که داره ساک میزنه یهو حس کردم یکی پشت سرمه برگشتم دیدم مادرش خشکش زده و داره به ما نگاه میکنه من کیرم کامل دهن پسرش بود و رو زانو جلوم نشسته بود فکر کنم بقیشم حدس بزنین
خواهرشه که داره ساک میزنه
جیغ و داد ریختن همسایه تو مغازه اومدن پلیس و کتک خوردنم توسط همسایه ها و کتک خوردنم تا خود صبح توسط سربازای امنیت اخلاقی فرداشم بردنم دادسرا و خوردن انواع اقسام مشت و فحش و رفتم زندان شش ماه زندان و هفتاد ضربه شلاق دادگاه برام حکم صادر کرد بعد زندان هم بابام خونه راهم نداد بوسیله یکی از دوستام رفتم یه کارخونه تو تهران یه مدتی کار کردم ولی فهمیدن زندان رفتم اخراج شدم و الانم حدود ده سالی میشه با پول کارگری ساختمانی تو محله هرندی میدان شوش تهران اجاره نشینم و مجردی زندگی میکنم وجرات حتی یه نگاه چپ هم به ناموس مردمو ندارم با اینکه بچه های تهران میدونن هرندی پر از معتاد و جندست ولی همین کف دست راستم حکم زن زندگیمو داره
کیرشو گذاشت دهنم کون مامانی کیر تو کون آب کیر تو کون کس تپل قهوه ای کس خیس و نمناک کیر لا کون سوراخ لیسی پستون ناز پستون کیر شق کن کس پف کرده منو بکن چیز تو کس مامانی مامان کس میده کس سفید مامانی کیر پسر ,کس مادر مامانی حشری,پسر کیری از هر طرف کیر کیر سواری کس خواهر ,کیر برادر